ملخص الجهاز:
مگر رسالت ادبیات،جز اینها تردید در فردیت و هویت آدمی بهطمع دگرگونی اوست؟ راوی داستان میانۀ باد و باران*با کاوشها و حفریاتباستانشناسی خود کدام مرده ریگ را میجوید.
همانطور که سهراب ناخواسته به دست رستمکشته میشود،محمد(راوی)نیز کشتۀ تحمیل اندیشههای ناپختهو آرمانگراییهای خام اندیشانۀ پدر خویش است.
پدر با عارف مسلکی ظاهریاش،خانواده را شریکسرگردانیهای روحی خود قرار داده و پشت شعارهای زاهدانه،رفتاری ظالمانه را پنهان کرده است.
مادر نیز با تردیدهای کشنده و انفعال خود و مدارای مفرطشدر ویرانی راوی همان قدر نقش دارد که پدر.
جابهجا در لابهلای روایتهای پدر که راه و رسم سلوک رامیآموزد،بخشهایی از داستان آفرینش،متناسب با مضمونسخنهایش آورده میشود و نویسنده تلاش میکند با اتحاد متونمختلف و شعر الفتی میان مضامین مشابه برقرار کند،البته حضورمستقیم متون کهن و تلمیحات و تضمینهای متعدد همه جا با متنداستان یگانه نمیشود و گاه از متن داستانی بیرون میزند،اماشیوۀ نویسنده در این باب به منظور تعمیق مفاهیم،اندکیخام دستانه به نظر میرسد.