خلاصة:
تعزیه از نظر فرم نمایشی بعدی پذیرفته برای همه محققان تئاتر جهان دارد.ولی آن چیزی که تعزیه را به عنوان یک پدیده جهانشمول مطرح کرد،علاوه بر فرم نمایشی درون مایه و بعد فلسفی آن است. همان بخشی که امروزه به خصوص در کشورهای اسلامی و عرب به صورت یک موج نو مطرح است.این تعزیه برگرفته از فلسفه قیام امام حسین شکل گرفته و این مقاله به بررسی تأثیرات آن در نمایشهای امروزی جهان عرب میپردازد.
ملخص الجهاز:
"تئاتر عرب به عنوان هنر وارداتی د راوایل قرن نوزدهم توسط مسیحیان آشنا به تئاتر و شیوههای تئاتر غرب به کشورهای عربی وارد شد و اولین اثر تئاتر در سوریه آن روز(سوریه -لبنان-اردن-فلسطین اشغالی)که اثری از مولیر(حسین)بود به اجرا درآمد،هنرمندان عرب دقیقا همان شیوهای که ما در ایران خود تجربه کرده بودیم یعنی آثار نمایشنامهنویسان بزرگ غربی را به زبان عربی اقتباس مینمودند و با برداشتی آزاد و آن را به روی صحنه میبردند که طبعا این نوع کارها قشر معینی را مخاطب قرار میداد و با توجه به اینکه این نمایشنامهها برگرفته از مسایل جهان غرب بودند و در این انتقال و برداشت طبیعا مسایل خام،ناپخته و غیر قابل پذیرش برای مردم عرب در آنها گنجانیده میشد و به جای تشویق و ایجاد کشمکش و جهت دادن به آنها،تماشاچیان مأیوس،سرخورده و سرگردان میشدند و این یعنی هنری بیپایه و پایگاه،هنری که هنرمند و مخاطبان خود را ندارد و در نتیجه همان مقوله هنر برای هنر را مدعی میکند،در اصل تئاتر غرب که ناآشنا با واقعیتهای اجتماعی و فرهنگی جهان عرب بود بدین شکل وارد معرکه شد و حتی برخلاف استفاده هنری که در غرب از آن میشد در کشورهای عربی در عبد سرگرمی و رفع و دفعکننده خستگی گروه به خصوصی مطرح شد.
5 تعزیه به خاطر فرم و محتوای جهانی خود حرکتهای تئاتری جهان را متأثر نموده و در گوشه و کنار دنیا موجب پیدایش گرایشهایی شده است که برجستهترین آن در بعد فلسفی همان تعزیهگرایی در کشورهای عرب و اسلامی است که نمایشنامه نویسان بیشماری با الهام و اقتباس از تعزیه و استفاده از ایدهها و قهرمانان آن دست به خلق آثاری میزنند که در آنها معضلات پنهان اجتماعی و یا گرههای کور سیاسی را مطرح میکنند."