ملخص الجهاز:
"داعیههای علمی ویلسون و داوکینز(و بسیاری از دانشمندان همنظر با آنان)که در مقدمهی این نوشتار به آنها اشاره شد،نشان میدهد که چگونه دانشمندان علوم طبیعی(به ویژه اگر نظریههاشان با اقبال روبهرو شده باشد)گرایش دارند روشهای اتمیستی مورد قبولشان را به عرصههای اجتماعی و فرهنگی نیز تحمیل کنند،بیآنکه از ملزومات این کار برخوردار و از عواقب خطرناک این تحریفها آگاه باشند.
2. به رغم اینکه فیلسوفان پسامثبتگرا-نظیر فیرابند،رمهاره،و دیگران-در تبیین مسائل فلسفه و علم کوشیدهاند و در عصر حاضر از شدت دیدگاههای مثبتگرایی افراطی در بسیاری از حوزهها کاسته شده است،با این حال هنوز چشمهایی که رنگها را صرفا سفید یا سیاه میبینند و در چرخهی گفتمانهای شبه علمی دچار اغراق و سادهسازی افراطی مسائل میشوند بسیارند و این گرایشها در رشتههای گوناگون متفاوت است:زیستشناسان چون صرفا برپایهی تبیینهای تاریخی داروینیسم و تکامل تکیه میکنند،بیشتر در معرض این یکسونگریها قرار گرفتهاند، درحالیکه فیزیکدانان از آنجا که با انواع نظریهها و تبیینها از واقعیت سروکار دارند،کمتر دچار این افراطگراییها شدهاند.
16 نقد اتمیسم اجتماعی امروزه اتمیسم را معمولا با صفاتی چون مادی،منطقی،روانشناختی،اجتماع و فرهنگی به کار میبرند،چون ریزترین واحد یا اتم در هریک از انواع اتمیسم مفهومی متفاوت دارد:مثلا در روانشناسی یا معرفتشناسی،«ادراک»یا«احساس»کوچکترین واحد تلقی میشود و هرآنچه قابل درک است بر این مبنا درک و شناسایی میشود،یا منطق و هستیشناسی،بر کوچکترین واحد «گفتمان»یا«وجود»برای بیان معنا و وجود تأکید میورزد،و در جامعهشناسی و علوم سیاسی فرایندهای اجتماعی و گروههای سیاسی محصول تکتک افراد و کردارهای آنان(که اتمها و ریزترین واحد اجتماعاند)تلقی میشوند."