ملخص الجهاز:
"صبح و بعدازظهر کار کردهام و چهبسا شبها هم وقت و بیوقت به درخواست آشنایی و ارباب رجوعی که به ضرورت و فوریت کتاب خواسته به کتابخانه رفتهام،ایام استراحتم را جمعه و پنجشنبه و تعطیلاتم را یا با گروه تئاتر گذرانیدهام و یا صحنهء شب شعر و سرود را آماده میکردهام،در ایام اللهها و آن ده و آن هفته و بزرگداشت شب و روزم را در ستادهای اجرایی به صبح رساندهام و اگر مجالی دست داده است به نیابت اداره ارشاد شهرستان از این جلسه به آن جلسه دعوت و جلسهنشین بودهام که برپایی جشنها و دههها و اوقات فراغت جوانان و دانشآموزان بدون ارشاد اسلامی معنی ندارد تازه اگر در شوراهای مکرر و ماهانهء اداری و شورای اجتماعی شهر جلسه نداشته باشم،تازه در مدت پنج سالهء احداث ساختمان کتابخانه نیز نه اینکه تنها سرکارگر و کارپرداز و معمار و ناظر و غیره بلکه عملهء سرکار بودهام تا از کیفیت کار ساختمان کم نشود و اخیرا هم دستاندرکار احداث و ساختمان سالن اجتماعات کتابخانه هستم که خود بیش از همهء اینها وقت میخواهد و نیاز مبرم به آن در این حاشیهء کویر وادارم میکند که بیش از توان تلاش نمایم:حالا من مسؤول کتابخانهای که این همه گرفتاری دارد هم باید کتابخانهام را اداره کنم و هم یکتنه کار چند کارمند را انجام دهم،هم مسؤول باشم هم کتابدار،هم ماشیننویس باشم هم دفتردار هم کارپرداز و بایگان،هم آمادهسازی کتاب را انجام بدهم و فیشنویسی کنم هم مسائل اموالی را ردیف نمایم و ارباب رجوع را هم پاسخگو باشم،تازه اگر دو روزی هم به مرخصی بروم یا به ضرورت کار اداری در جلسه،کلاس و سمیناری شرکت کنم وامصیبتا که وقتی برمیگردی میبینی تمام کارها ردیف شدهات به هم ریخته و نظام کارت پاره شده، هیچیک از کتابها در قفسهء مربوطه نیست و جابجایی آن بیرویه است،غیر اعضاء کتاب بردهاند و تو باید یکی دو ماه دنبالش بگردی، که از یک خدمتگزار که میخواهد در نبود تو تمام امور محوله را انجام دهد بیش از این انتظاری نمیتوان داشت."