ملخص الجهاز:
"برای نمونه،طرح خودکار کردن کتابخانه به منزلهء فرایندی تعریفپذیر قابل درک است،اما در کار اطمینان از کیفیت امور لحاظ میشود؟اگر این اطمینان در انجام فرایند باشد و«ختم»کار خطا کند،درحالیکه به کارمندی دیگر پول میدهند تا به تصحیح خطا پردازد.
اگر به مثال آمده در بند آغازین این نوشتار بازگردیم، چنانچه دومین کتابدار مرجع از مطرح کردن مسأله با سرپرست بخش خدمات ترسیده بود چه پیش میآمد؟اگر از طرح بحث یا متهم شدن به کارمندی مشکلآفرین میهراسید،چه رخ میداد؟ بیتردید ناخشنود میشد،خدمات به گونهای سست و ضعیف ارائه میگردید،به کتابدار اولی فرصت آن داده نمیشد که امکان بهبود کار را بیاموزد(بلکه خیال میکرد میتوان روی او حساب کرد)و سرپرست بخش خدمات عمومی تنها با برشمردن نشانههای آمده بر برگههای آمارگیری گمان میبرد که کارها روبراه است.
هوارد و شلی گیتلو در کتاب رهنمونهای دمینگ در باب کیفیت و موقعیت رقابتآمیز (پرنتیس هال،1987)20علل متعدد موانع سازمانی را به شرح زیر (به تصویر صفحه مراجعه شود) *در محیطی کیفیتگرا،کارکنان اهمیت تمامی بخشهای خدماتی سازمان را درمییابند، نشستهایی متعدد با یکدیگر دارند و برای کندوکاو و بررسی فرایندهای سازمان با یکدیگر همکاری میکنند.
کتابخانهای که فلسفهء دمینگ را میپذیرد نخست باید همهء کارکنان را در راه درک اصول نوین این فلسفه آموزش دهد و آنگاه عملیات آماری اساسی(نظیر اصل شش)را به آنان بیاموزد.
برای رسیدن به این هدف،دمینگ سرسختانه بر آن است که پیگیری کیفیت امور باید از فراز به فرود آغاز شود،سکان برنامه را نمیتوان به دست مدیران میان رتبه یا طرفداران سطح پایین داد."