خلاصة:
از مسایل چالشبرانگیز در جامعه ما،الگوگیری از اسوههای دینی است که معتقدان و منتقدانی دارد.مشکل اساسی در این مسئله،تفاوت زمانی اسوههای دینی با ما است. این نوشتا،معتقد است با تکیه بر«معاصرسازی»میتوان این مشکل را چاره کرد.با معاصرسازی،هم پیروی از سبک اسوههای دینی تأمین میشود و هم اقتضائات زمان لحاظ میشود.این امر در دو مرحله باید مورد توجه قرار گیرد:یکی پژوهش و دیگری گزارش.در مرحله پژوهش دو نکته باید مورد توجه قرار گیرد:یکی اینکه سیرهپژوهی باید با رویکرد زندگی صورت پذیرفته و به شکل پژوهش ناظر به زندگی یا پژوهش زندگیمحور سامان یابد،نه پژوهش در خلأ.نکته دیگر اینکه سیرهپژوهی باید رویکرد موضوعی داشته باشد،نه معصومی.در مرحله گزارش نیز چند نکته باید مورد توجه قرار گیرد:یکی رویکرد تبیینی در گزارشگری که در آن از تحکم و توصیه صرف پرهیز شده و نقش هر کدام از اصول سیره در زندگی تبیین میشود،دیگری رویکرد کاربردی که صرفا به بیان اصول بسنده نکرده و مصداقها و موارد اصول را در زندگی امروز نشان میدهد و سوم رویکرد نظاممند در ارائه است که در آن از ارائه اصول به شکل پراکنده پرهیز شده و آنها در یک نظام مشخص،متناسب با نیاز زندگی طراحی شده و ارائه میشوند.
ملخص الجهاز:
"در مرحله گزارش نیز چند نکته باید مورد توجه قرار گیرد:یکی رویکرد تبیینی در گزارشگری که در آن از تحکم و توصیه صرف پرهیز شده و نقش هر کدام از اصول سیره در زندگی تبیین میشود،دیگری رویکرد کاربردی که صرفا به بیان اصول بسنده نکرده و مصداقها و موارد اصول را در زندگی امروز نشان میدهد و سوم رویکرد نظاممند در ارائه است که در آن از ارائه اصول به شکل پراکنده پرهیز شده و آنها در یک نظام مشخص،متناسب با نیاز زندگی طراحی شده و ارائه میشوند.
سؤال این است که آیا سیره یک زن یا مرد میتواند برای جنس مخالف الگو باشد؟آیا در الگوگیری وحدت جنسیت شرط است یا نه؟آیا فقط زنان برای زنان الگو هستند یا مردان نیز میتوانند الگوی زنان باشند؟آیا مردان فقط برای مردن الگو هستند یا زنان نیز میتوانند الگوی آنان باشند؟برای روشن شدن این (1)-خداوند متعال سبک زندگی حضرت ابراهیم و پیروان او در همه ابعاد را الگوی دیگران معرفی میکند: «لقد کان لکم اسوة حسنة فی ابراهیم و الذین معه...
سیره اسوههای دینی حقیقتی مشخص و تغییرناپذیر بوده و منبعی برای سبک زندگی است؛اما شکل پژوهش و نوع پرسش از این منبع و چگونگی ورود به بحث خروج از آن،نقش مهمی در عصری شدن دارد.
اکنون جای بسط این موضوع نیست،اما به عنوان نمونه بیان میکنیم که رضا،شکر،صبر، زهد،یاد مرگ،تسلیم،باور به تقدیر،نعمتشناسی،واقعگرایی انتظارات،تنظیم آرزوها،مدیریت مقایسهها،استعانت از خدا،توکل،انتظار فرج و مانند آن،همه از اصول حاکم بر سیره اسوههای دینی است که نمونهها و موردهای فراوانی برای آن وجود دارد."