خلاصة:
خاقانی یکی از موفقترین شاعرانی است که به آفاق بکر و رازناک سخن پارسی گام گذارده و سرافراز از گسترهی مهآلود الفاظ و معانی عبور کرده در شمار سرآمدان زبان فارسی جای گرفته است. در این مقاله تلاش شده است هرچند گذرا شعر و ابداعات هنری خاقانی بازکاوی شود و سترگی خاقانی در ابعاد مختلف از قبیل:وسعت تخیل و ترکیب،نازک خیالیهای بینظیر،اندیشههای صوفیانه،قدرت ردیفپردازی و سیطرهی خاقانی به علوم گوناگون باز نموده گردد. تاثیر شگرف و سرنوشتساز خاقانی بر شیوههای عمومی بیان در زبان پارسی و گویندگانی که پس از او به آرایش کاخ سخن برخاستند،هرگونه پژوهش را در زبان و بیان و شیوههای اندیشهوری او بایستگی میبخشد.
ملخص الجهاز:
"خاقانی یکی از موفقترین شاعرانی است که به آفاق بکر و رازناک سخن پارسی گام گذارده و
در این مقاله تلاش شده است هرچند گذرا شعر و ابداعات هنری خاقانی بازکاوی شود و سترگی
بلند شعر خاقانی نیز تا بدان پایه است که از گردش روزگار و باد و باران گزندی نمییابد.
خاقانی او را برستیغ سخن پارسی جای داده است که در این وجیزه به گوشههایی از این هنر
اینکه زبان خاقانی حماسی نیست و به جای آن در اشعارش از نمک عرفان سود جسته است.
خاقانی از بزرگترین نغمه پردازان،خاقان شعر پارسی و خداوندگار قصیده است.
سخن خاقانی تابدان پایه استوار و بلند است که از گردش روزگار و باد و باران گزندی
(دیوان:557)سخن گفتن به که ختم است میدانی و میپرسی فلک را بین که میگوید به خاقانی به خاقانی
خاقانی شاعری معجزهگر و ساحر است و دیگران را ریزهخوار خوان خویش میداند:شاعر ساحر منم اندر جهان در سخن معجزه صاحبقران
در سخن خاقانی غرابتی است که بوی آشنایی میدهد:به نشانی که میان من و تست نوش مرغان نوای سخنت
معنای مختلف و نو شگفتآور است و برخلاف همهی شعرا که غالبا معنای بیت در کلمات قبل از ردیف خلاصه میشود و ردیف بیشتر عامل عروضی است،در شعر خاقانی ردیف در
(دیوان:29-19) خاقانی از استادان مسلم شعر فنی است و در میدان سخنوری گوی سبقت را از هماوردان
و مطلع این قصیده که در مدح خاقانی اکبر منوچهر شروانشاه سروده است:در پردهی دل آمدن دامنکشان خیالش جان شد خیالبازی در پردهی وصالش"