خلاصة:
ابهام شناسی از جمله مباحث مهم زبان شناسی ترجمه است که از گذشته تا کنون، ابعادی از آن به تناسب و با عناوین مختلف در علوم گوناگون مورد توجه قرار گرفته و دانشمندان کم و بیش بدان پرداخته اند. اما در این تحقیقات، بررسی تطبیقی و توجه همزمان به مبدا و مقصد و به ویژه محور قرار دادن قرآن و تنظیم مباحث به فراخور آن که در ترجمه قرآن نقشی مهم و درخور توجه دارد، جایگاه مناسبی نیافته است. البته تحقیقات یاد شده در تکمیل مباحث و حرکت به سوی تکامل آن، نقشی باارزش دارد و در این مقاله مورد نیز مورد توجه بوده است.
در این مقاله تلاش شده ابعاد گوناگون ابهام در زبان مبدا و مقصد به طور متناظر و بر پایه متن مقدس قرآن طرح شود.
Getting to know the ambiguities (ambiguology) is among the significant discourses of the linguistics of translation، some of whose dimensions have proportionately and under different titles received much attention in various disciplines and which the scientists have more or less dealt with. Nevertheless، in these researches، the comparative study and simultaneous consideration of the source and the target languages and، particularly، taking the Qur'an as the pivot and arranging the discourses accordingly، which has a significant role in the translation of the Qur'an، has not found an appropriate standing. The aforementioned researches، however، have a crucial role in the completion of discourses and the movement toward their perfection، which is dealt with in the present article. It is attempted here to address various dimensions of ambiguity in the source and the target languages in a correspondent way according to the text of the Holy Qur'an.
ملخص الجهاز:
"برای مثال: در آیة7 سورة آل عمران، بسته به این که درنگ، پیش از «والراسخون» باشد یا پیش از«یقولون» معنا متفاوت میشود؛ توضیح این که آیة یاد شده دربارة متشابهات میفرماید: «وما یعلم تأویله إلا الله والراسخون فی العلم یقولون» اگر«والراسخون» عطف بر «الله» باشد، دانش تأویل متشابهات ویژة خدا و راسخان در علم است و اگر جمله مستأنفه باشد، تأویل تنها مختص خداست.
« لا تجعلوا دعاء الرسول بینکم کدعاء بعضکم بعضا» (نور/63) «دعاء الرسول» میتواند دو تفسیر داشته باشد: «دعاء الرسول ایاکم» و «دعائکم الرسول» برخی مترجمان قرآن این آیه را به گونهای ترجمه کردهاند که ابهام موجود در آیه که از نوع ابهام عرضی است، به ترجمه نیز انتقال یافته است؛ مانند ترجمة زیر: - «خطاب کردن پیامبر را در میان خود مانند خطاب کردن بعضی از خودتان به بعضی [دیگر] قرار مدهید.
اما از نظر برخی دیگر دو مانع اصلی بر سر راه پذیرش چنین نظریهای وجود دارد: نخست این که قرآن به زبان مردم نازل شده و اصول عقلایی محاوره در آن رعایت شده است و مردم آن زمان، بلکه مردم همه زمانها و مکانها، جز در موارد بسیار جزئی، استعمال بیش از یک نقش را برای عناصر نحوی روا نمیدارند."