ملخص الجهاز:
به عبارت دیگر برای هر موقعیت،فرآیند مناسب آن را پدید آورید؛ @فرآیندها سادهتر میشوند؛ @توجه شدیدی در دستیابی به اهداف میشود؛ @کار جایی انجام میگردد که بیشترین معنا را بدهد؛ @مدیران تبدیل به مربی میشوند؛ @از تکنولوژی اطلاعات بهره میگیرد؛ @بازرسیها و کنترلها کاهش مییابد؛ @از نگرش سیستمی استفاده میشود؛ @از بهبودهای ناقص و تدریجی اجتناب میشود؛ @مهندسی مجدد هم علم است و هم هنر.
به عبارت دیگر گروه فرآیندی واحدی است که بهطور طبیعی در کنار هم قرار میگیرند تا یک کار کامل(یعنی یک فرآیند)را اجرا کنند؛ 2-تغییر مشاغل از وظایف ساده به کار چند بعدی:اشخاصی که در گروههای فرآیندی کار میکنند کارشان را با مشاغلی که به آنها خو گرفته بودند متفاوت میبینند.
بیشتر کارهای مربوط به بازرسی،انتظار،رفع مغایرت،پیگیری و نظارت یعنی کارهای غیر مولدی که بهخاطر مرزهای موجود در سازمان و بهمنظور جبران ناشی از تقسیم فرآیند وجود دارد،از طریق مهندسی مجدد حذف میشود،که به معنای آن است که اشخاص وقت بیشتری را صرف کار واقعی میکنند.
3-تغییر مربوط به نقشهای شخص از شخص تحت نظارت به شخص صاحب اختیار: شرکتهایی که مهندسی مجدد شدهاند کارکنانی را که بتوانند از مقررات تبعیت کنند نمیخواهند، آنها کسانی را میخواهند که مقررات متعلق به خودشان را به وجود آورند؛ 4-تغییرات مربوط به آمادگی برای کار از آموزش به تحصیلات رسمی:اگر کار در فرآیند مهندسی مجدد شده ایجاب کند که افراد از مقررات تبعیت نکنند،آن وقت کارکنان نیاز به تحصیلات کافی دارند تا اینکه بتوانند تشخیص دهد کار درست چیست.
الماسی مهندسی مجدد: مهندسی مجدد فرآیندهای کسب و کار شرکت و عملا هر چیزی را در شرکت تغییر میدهد،زیرا کلیه این جنبهها یعنی فرآیند کسب و کار،مشاغل،مدیران و ارزشها با یکدیگر پیوند دارند.