ملخص الجهاز:
"به صورت طبیعی دولتهای مدرن از حیث گسترش میزان توافق بر سر اصول اولیه سابقهء تاریخی بیشتری داشتهاند؛در مقابل در بسیار از کشورهای در حال تغییر هنوز میان گروههای عمده اجتماعی و سیاسی بر سر اصول اولیه توافق حاصل نشده است.
افزایش و اثربخشی وفاق اجماع وقتی افزایش مییابد که در بین طبقات،گروهها،اقوام و دیگر اجزاء جامعه افرادی با علائق خاص زیر پیدا شوند:اولا علاقه مستمر به توزیع نق ها،امکانات و پاداشها در سطح کلان اجتماعی داشته باشند؛ثانثا علاقه مستمر به پیگیری تصمیمات و سیاستهایی که در کانون تصمیمگیریهای سیاسی و اجتماعی در خصوص توزیع ارزشها و امکانات اتخاذ میشود داشته باشند و ثالثا علاقه مستمر به تقویت نهادهایی که تصمیمگیرندهاند و یا بر تصمیمگیریها مؤثرند از خود نشان دهند.
یکی بر احساس داشتن هدف مشترک و جمعی در بین اجزاء و گروههای سیاسی جامعه؛و دوم توافق بر سر روشهای تصمیمگیری در جهت نیل به آن اهداف،در این مفهوم،اجماع به صورت اساسی در سطح سیستم یا نظام سیاسی به کار میرود،در حالی که در سطح فردی معمولا از رضایت و حمایت سخن گفته میشود.
تحقق اجماع حدمطلوب از این دیدگاه چند شرط دارد:اولا وفاق و اجماع بین گروههای حاکمه اصلی یا نخبگان سیاسی بر حول قواعد و روشها و نیز اهداف اصلی؛دوم همبستگی و توافق نسبی میان آن گورهها وطبقه سیاسی(شامل گوههای واقع در حاشیه قدرت)دستکم بر سر قواعد و روشها؛و سوم وفاق و هماهنگی میان بخش انول و بخش دوم از یک سو با گروههای جامعه مدنی به طور گسترده و از سوی دیگر بر سر ارزشها و هنجارهای اساسی."