خلاصة:
فلسفه سیاسی ایران پیش از اسلام دارای اهمیت فراوانی است و تاکنون از دیدگاههای مختلف مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته است.یکی از قرائتهای جدی مربوط به این فلسفه دیرینه،روایت و قرائت«سهروردی»از آن میباشد که بسیار تمایز از دیگران است.سهروردی،مجموع فلسفهء ایران باستان را با عنوان«حکمت خسروانی»مشخص کرده و وجه سیاسی آن را نیز به گونهای بسیار جدی مورد توجه قرار داده است.او فلسفهء سیاسی ایران پیش از اسلام را بر«انوار و اضوای مینوی»مبتنی ساخته و بدینوسیله فلسفهء سیاسی را به طور کامل با الهیات در هم آمیخته است؛بویژه آنکه با به کار گرفتن مفهوم«فره ایزدی»استحکام ویژهای بدان بخشیده و در نتیجه نظریهء«حکیم حاکمی»یا«دانا شهریاری»را با برداشت خاصی از آن ارائه داده است.
مقاله حاضر شامل بررسی«قرائت»ویژهء«سهروردی»از این فلسفه سیاسی دیرین جهان است.
ملخص الجهاز:
"حکمت خسروانی از منظر سهروردی ابو الفضل شکوری گروه علوم سیاسی-دانشگاه تربیت مدرسچکیده فلسفه سیاسی ایران پیش از اسلام دارای اهمیت فراوانی است و تاکنون از دیدگاههای مختلف مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته است.
17 آنگاه خود با استفاده از میراث فلسفی حکمای دیرین ایران به تدوین اصول فلسفهء اشراق دست یازیده و در جابهجای آن آرا و نظریات بزرگان و حکمت خسروانی را شرح داده است.
31باید پذیرفت به رغم همهء تلاشهای پژوهشی که در تبیین فلسفهء سیاسی ایران پیش از اسلام از طرف افراد مختلف صورت گرفته،به سهروردی(که یکی از احیاگران این فلسفه است)توجه بسیار ناچیزی شده است.
منشأ آن جهان مینوی و نور الانوار است و لیکن موجب تعلقش آنان است و به همین دلیل است که اگر فرد واجد و صاحب «فر»این قبیل اوصاف و خصلتهای نیک را از دست بدهد،آن فر نیز به خواست ایزد از وجود او رخت برمیبندد و جای خود را به شوربختی و ظلمت میدهد.
2-مبنای مشروعیت اقتدار سیاسی در فلسفهء سهروردی نظریهء «فره ایزدی»است که بر پایهء آن حق فرمانروایی و مدیریت سیاسی جامعه از آن«نخبگان دانا»است که به دلیل بهرهمندی خود از اضوای مینوی و نور قاهرهء فره ایزدی که اصطلاحا«کیان خره»یا «فر کیانی»نامیده میشود،صلاحیت«شهریاری»را دارند و در رأس هرم قدرت قرار میگیرند و علاوه بر مقام شهریاری و سلطنت دنیوی،«قطب»نیز میباشند و لذا از منظر سهروردی،شهریار واجد شرایط علاوه بر شؤون و اختیارات سیاسی،«دینیار»نیز میباشد.
نظریهء سهروردی با نظریهء«فیلسوف شاه»یا«حکیم حاکمی» افلاطون مشابهتهای بسیار دارد و لذا برخی معتقدند که این دو،منبع واحدی داشتهاند که همان حکمت خسروانی ایران قدیم بوده است."