ملخص الجهاز:
تبیین کجروی 1 کار پیچیدهای است، زیرا همیشه تنها یک راه صحیح برای عمل به قانون و یا همنوائی 2 با هنجارهای اجتماعی 3 وجود داشته، در حالی که تخلف و هنجار شکنی فراوان بوده است.
مرتن که منشاء انحراف را در فرهنگ و ساختار اجتماعی (و نه در شکستهای افراد منحرف)جستجو میکند، میگوید این جامعه است که از طریق شکاف و نارسائی بین اهداف مقبول خود و روشهای مجاز رسیدن به آن اهداف، فشار عظیمی را بر مردم تحمیل میکند و آنها را به جای همنوائی به کجروی وا میدارد.
صاحبنظران این دیدگاه میگویند، مردم فرهنگ گروههای پیرامون خویش را فرا میگیرند و دسته خاصی از هنجارها و ارزشها را، تنها به دلیل اینکه بیشتر در دسترس بوده است، میپذیرند.
د. نظریه انگزنی 1 هواردبکر{O14O}صاحبنظر اصلی این دیدگاه اظهار میدارد که گروههائی در جامعه توانائی آن را دارند که سایر گروهها را به همنوائی با هنجارهای خود وادار ساخته و تعریفهای خویش از انحراف و کجروی یا همنوائی و بهنجاری را بر دیگر مردم که لزوما با آنها هم عقیده نیستند تحمیل کنند.
منظور این است که گروههای اجتماعی از طریق تدوین قوانینی که تخطی از آنها انحراف محسوب میشود و بوسیله اعمال اینگونه قوانین در مورد گروهی خاص از مردم و اطلاق برچسبناهمنوایانبه آن گروه، کجروی را میآفرینند.
{O16O}بعلاوه، در عین اینکه غالبا اثرات انگزنی را در قالبتنزل مقام 3 شخص کجرو بررسی کردهاند{O17O}، تحقیقاتی که توسط دیگران انجام گرفته نشان دهنده این است که ناهمنوائی تحت شرایط خاصی نه تنها موجب کسرشان و کاهش نفوذ شخص نشده، بلکه آن را تقویت کرده و افزایش نیز داده است.