ملخص الجهاز:
"فیلموسوفی مؤلفههای متنوعی را دربرمیگیرد:فهم تدوین فیلم همانگونه که ذهنیت فیلم آن را جهت میدهد و در واقع، اینکه چگونه فیلم در مورد موضوعات خود تصمیمگیری میکند و به آنها توجه دارد؛نوع تفکر باز و متأملانه تجربهکننده فیلم؛ایجاد اصطلاحات فیلموسوفی با استفاده از کلمات رایج با ابداعی که هدف فیلموسوفی را محقق میکنند؛این هدف همانا نگارش شاعرانه و عملی تحلیلهایی است که میکوشند قدرت بعضل فلسفی تصاویر متحرک را دریابند؛استفاده فیلمها از انواع اندیشهها به هنگام تدوین (اندیشههای فیلمی که براساس استاندارد رایج ساخته شده را میتوان مورد مطالعه قرار داد،حال آنکه فیلمهایی نظیر آثار آنتونیونی و کیشلوفسکی را باید از نگاه فیلموسوفی مورد بررسی قرار داد.
مسأله ر اینجا همانی است که«جان گیج» مطرح کرده است؛یعنی«تعریف خود فرهنگ» کدام بخش از یک جامعه مدنظر است؟کدام شغل؟کدام طبقه؟کدام جنس؟و کدام گروه سنی در اینجا مدنظر است؟11تنها راه تفسیر رنگ در شرایط واقعی،در نظر گرفتن موقعیت آن است؛یعنی همانگونه که آیزنشتاین میگوید:تنها منبع نظامی12 پیش از آنکه سینمای رنگی پدید آید، فیلمها بعضا با دست،رنگآمیزی میشد(در برخی فیلمهای اولیه شش رنگ به هر فرم اضافه میشد)یا از tint یا toning استفاده میشد که به سراسر صحنه اضافه میشد13.
آیا تجربه روانشناختی ما از آبی در تمام معانی فرهنگی مختلف یکسان است؟آیا یک معنای عمیقا تثبیت شده، واکنشهایی فیزیکی ما را تغییر میدهد؟ آنچه برای فیلسوفان فیلم اهمیت دارد، قدرت استفاده از رنگ در فیلمهای خاص است."