ملخص الجهاز:
"مواردی از این دست نه استثنائا بلکه به وفور و در تمام مراحل دانشگاهی یافت میشوند و حتی بیش از این،خود نظام دانشگاهی زمینهساز آن بوده؛ازاینرو،در یک کلام باید گفت استاد ایرانی حق داشته و اصولا آن ارتباط دانشگاهی در این نظام بیمعناست اما اکنون سخن در مورد پرسش استاد غربی است که بر چه مبنایی چنان تصوری از دانشگاه دارد یا به بیان بهتر،با چه تصوری از مطالعه و تحقیق،روابط بینرشتههای دانشگاهی را جویا میشود.
در این صورت،تعین بررسیکننده(من)به هرگونه که تصور شود،اصلی خواهد بود که براساس آن،تعین موضوع بررسی نیز مشخص میشود و بالعکس این بحث،تنها اشارهای داشت به این نکته که«تعین متقابل»به این معناست که بررسی شونده هرچند در آگاهی به وجه مفعولی نامگذاری میشود اما از سوی دیگر به واسطه تعینی که بررسیکننده دریافت میکند،وجه فاعلی نیز پیدا میکند و به این دلیل میتوان گفت بررسیکننده در فعل آگاهی خود،بررسی شونده نیز هست و این موضوع بررسی است که به این وجه،بررسیکننده است.
اکنون میتوان با بازگشت به مثال ذکر شده در ابتدای بحث پرسید که شورش حاشیهنشینان پاریس را چگونه میتوان بررسی کرد؟آیا این واقعه را باید تنها به جهت اقتصادی و فقر آنان بررسی کرد؟اختلاف طبقاتی و فقر میتواند به خوبی شورش حاشیهنشینان را توجیه کند اما آیا این تمام قضیه است؟بررسی این واقعه تنها به این دلیل به معنای در نظر گرفتن موجودیتی برای آن است که فارغ از تجربه آن،جهت خاص خود را دارد."