ملخص الجهاز:
"حرف بسیاری از منتقدان توجه گسترده به ژیژک،هم همین است که در این تب ژیژکگرایی،بیش از آنکه آرای ژیژک در ایران محل توجه علاقهمندان فلسفه،نظریه انتقادی و تفکر رادیکال باشد،این علاقه به ترجمه آثار یک چهره جالب اما کمتر شناخته شده بوده است.
در مقابل باید پرسید که چه کسی مسائل ما را تعیین کرده و چه کسی تعیین میکند که ما از دریچهای به مسائلمان نگاه کنیم؟ همچنین باید متوجه بود که درباره بیشتر نحلههای فکری غربی میتوان همین گونه نق زد و از بیربط بودن آرا و اندیشههای آنها به مسائل و گرفتاریهای (به تصویر صفحه مراجعه شود) ژیژک،یک بار خودش گفته است که چون در جهان فیلم شکستخورده،به دنیای نظرورزی رو آورده است.
از ژیژک حرف میزنند،آیا نباید از این مرحله دست کشید که«ژیژک به ایران ربطی ندارد»و با جدیت به نقد و بررسی آرای خود او پرداخت؟ 3-اگر دقت کرده باشید،ترجیع بند همه رویکردهای انتقادی نسبت به اقبال ایرانی به ژیژک،کشف سرخوشانه این نکته بود که«...
ژیژک همچنین با قرائتی که به اتکای دیالکتیک هگلی از سیر مدرنیته به دست میدهد،نه تنها بر این باور محافظهکارانه و سنتی که«هگل فیلسوف اقتدارگرایی و فاشیسم است»،خط باطل میکشد بلکه با تفسیر مدرنیته به مثابه نفی قاطع نهادها و ارزشهای دنیای ما قبل مدرن و کهن،به وسیله نهادها و ارزشهای جدید (و نه آشتی این دوگونه ارزشها و نهادها یا درهمآمیزی آنها در مرحله سنتز)،این ایراد را که ممکن است آرای او بهانهای باشد در دست تفکرات واپسگرا،میزداید."