ملخص الجهاز:
"ما میکوشیم زندگیهایمان را با سفارش غذاها آسان کنیم اما ژیژک از آمیزه دستپخت بین المللی استاندارد و غذاهای مخصوص اسلوونیایی در این منو گیج شده است؛آن هم در مکانی که روزگاری محل ملاقات روشنفکران کمونیست یوگسلاوی بوده و اکنون به یک بار بورژوایی با سقف آجری طاقدار و پرترههای عتیقه از افسران مدال گرفته ارتش بدل شده است.
ژیژک اذعان میکند که از بسیاری فیلمهای هالیوود لذت میبرد و میگوید که برخی از بهترینها،نظیر برشهای کوتاه( Shortcuts ) رابرت آلتمن،سزاوار آن هستند که هنر خوانده شوند و بر بسیاری از فیلمهای جعلی اروپایی برتری دارند اما به قول او هالیوود در عین حال در خدمت هدف ایدئولوژیک دیگری هم هست:شکل دادن به شیوه پیش بردن زندگیمان؛«منظورم شاکلههای ایدئولوژیک بزرگ نیست؛چیزی که مورد علاقه من است ایدئولوژی به منزهل بخشی از زندگی روزمرهمان است.
ولی درباره استفاده خود ژیژک از طنز چه باید گفت؟در مقالهای محکومکننده در The New Republic ،آدام کرش (Adam Kirsch) یکی از سردبیران این نشریه،ژیژک را به فساد اخلاقی متهم کرد و پرسید:«آیا مخاطبان او آن قدر سرگرم خندین به جوکهای او نمیشوند که برای گوش دادن به آنچه واقعا برای گفتن دارد وقت کم بیاورند؟».
» اما آیا امثال ژیژک باید این همه زمان صرف تلاش برای فهم جهان کنند آن هم وقتی مسأله-چنانکه مارکس تأکید داشت-تغییر آن است؟ژیژک،این مارکسیست فروتن،میگوید روزگار ما چنان خارق العاده است که ما پیش از آنکه به شیوهای ملموس دست به عمل بزنیم،نیاز داریم کاملا بفهمیم چه اتفاقی دارد اطرافمان میافتد."