ملخص الجهاز:
"جلال تجنگی به اتود سختی تن داده است،او برای آنکه به شکست اعراب در جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل در سال 7691 بپردازد،بهترین گزینه را-نگاه و تحلیل نزار قبانی در اشعار دفتر «حاشیهای بر دفتر شکست»-داشته است.
اینکه اشعار نزار قبانی به راحتی و بدون کمترین حرکتی توسط بازیگران خوانده میشد،خود میتوانست دلالت بر حضور یک شعر در فضا داشته باشد،و بسیاری از کلمات زیادی را به اختصار و موجزگویی سوق دهد، آنچه قرار است که در پیوند این مرد و زن جوان به گسست و عدم عشق بینجامد،فقط در چند لحظه و ثانیهء محدود ممکن مینماید.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) در این نمایش هرسه بازیگر؛هوشنگ قوانلو (قهوهخانهچی)،مهران نائل(مرد)و مژگان خالقی(زن)فقط و فقط به بیان ماجراها و اتفاقات و ورود و خروجها و انتظارها میپردازند، بیآنکه پیوندی رفتاری بین آنها باشد،حتی دادن و گرفتن فنجانهای قهوه نیز گویی در فضایی خیالی و معلق شکل میگیرد،و اصلا این آدمها در دنیای خارجی همدیگر را نمیبینند واصلا حضور همدیگر را لمس نمیکنند."