ملخص الجهاز:
"از سوی دیگر،محور اصلی سینمای وحشت سالهای دههی 0591 اغلب از اقبال مجدد عامه به داستانهای علمی-تخیلی تغذیه میکرد و نظیر ژانر وسترن شروع به تمرکز بر درونمایههای روانشناختی و سیاسی کرد که تا دههی 0591 فقط میشد آنها را در زیر متن فیلمهای ترسناک دید.
از دست رفتن مفهوم همدلی اجتماعی بهویژه در این فیلم تأثیر خود را نشان میدهد که مانند اغلب فیلمهای ترسناک دههی 0591 در زمینهای واقعگرا و ساده در قالب (به تصویر صفحه مراجعه شود) پرندگان شهری کوچک داستان خود را طرح میکند؛جایی که آداب زندگی خانوادگی و اعمال اجتماعی به شکلی سفت و سخت اجرا میشود.
اگرچه اغلب از آلفرد هیچکاک بهعنوان یکی از برجستهترین کارگردانان فیلمهای ترسناک نام میبرد،او تا قبل از شصت سالگی هیچ فیلم ترسناکی نساخت و تنها دو فیلم از کارهای او را میتوان از جمله آثار برجستهی این ژانر به حساب آورد.
اگر سکس در فیلمهای ترسناک بهطور آشکارتری طرح میشود،خشونت نیز با جزئیات تصویری بیشتری ارایه میشود،و با پیشرفت جلوههای ویژه نمایش خشونت خود به هدف نمایشی در گروهی از این فیلمها تبدیل شده است.
اگرچه هیچ نتیجهگیری قطعی دربارهی تأثیر این همه خشونت وجود ندارد،یا با این وجود احتمالا درتس است که الگو و قالبی وجود دارد از 1)ترس و وحشت اولیه،2)نوعی حساسیتزدایی که به بیننده کمک میکند از پس خشونت دنیای واقعی برآید و با آن مقابله کند،و 3)یک جور اشباعشدگی که به بیتفاوتی در قبال اعمال خشونتآمیز در هردو جهان داخل فیلم و بیرون از سالن سینما منجر میشود."