خلاصة:
مقّدمه
دراواخردهة ۱۹۹۰ یک فعالیت تبلیغاتی از سوی
شرکت مواد غذایی مک دو نالد تصاویری "از
سربازان روسی، پدربزرگهای آمریکایی؛ زنان
جوان مکزیکی و کودکان بومی استرالیایی را
نشان داد که همه از یک چیز تعریف می کردند:
شیفتگی به غذای مک دونالد. مطابق این تبلیغات،در اقصی نقاط جهان همه میگویند: زمان.
زمان مک است.،
این تصاویر تبلیغاتی، همزمان دلیل و نماد
جهانیشدن هستند. ظهور بازار جهانی و
درخواست یک محصول، که با استفاده از
تکنولوژی ارتباطی جدید واز سوی شرکتهای
فراملی تولید میشود، میتواند به عنوان نماد
حقوفق بشر
و پدیده جهانی شدن "
روبرت مک کرکئودال
ریجارد فربرادر
فرصتهای جدیدی تلقی شود که از رهگذر
جهانی شدن برای همه مردم بعد از پایان جنگ
سرد فراهم آمده است. در عین حال، آثار بازار
جهانی بر فرهنگهای متفاوت و بر حاکمیت
دولت،علاوه برفراگیری تحول و توسعه
سنجیده درشرایط بازارمی توانددلیلی برخطرات
فرآیند جهانی شدن باشد.این فرصت هاوخطرات
ایجاد میشود، زیرا جهانیشدن پدیدهای
ایدئولوژیک، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی
است که پیامدها و نتایج غیرقابل پیش بینی،
اغلب مغایر و متضادی را به دنبال دارد. این
فرآیند جهانی شدن بخشی از «جهان با وابستگی
متقابل فزاینده است؛ جایی که روابط فرهنگی,
سیاسی, اقتصادی و اجتماعی به مرزهای
سرزمینی یا به بازیگران دولتی محدود نمی شود
و هیچ دولت یا واحدی بی تاثیر از فعالیتهای
خارج از کنترل مستقیم آن نیست. «تحولات
تکنولوژیک وارتباطاتیء ایجاد اقتصاد بین المللی
بیچیده و توافقات تجاری و افزایش فعالیت و
اقدامات سازمانهای بینالمللی و شرکتهای
فراملی (نظیر مک دونالد» تحولات روابط
بین المللی و حقوق بینالملل از پایان جنگ
سرد, مشخصا و آشکارا برگسترهای که در آن
هر فرد و جامعهای حیات دارد و نیز بر تنش
دولت تاثیر گذاشته است.
هدف و تاکید این مقاله تاثیر جهانی شدن بر
حمایت از حقوق بشر به ویژه حمایت از
حفوق بشر از طریق قواعد بین المللی حقوقی
بشر است. این تاثیر جهانی شدن باید موردتوجه
و بررسی قرار گیردء زیرا همان طور که ذبیر کل
سابق سازمان ملل متحد یاد آورده شده: «..
پیشرفت های تکنولوژیکی نوع وانتظار از زندگی
در سراسر جهان را تغپیر داده و می دهد. انقلاب
در ارتباطات, دنیا را از لحاظ آگاهیء تمایلات و
همبستگی بیشتر علیه بیعدالتی متحد ساخته
است. ولی پیشرفت خطرات جدیدی برای
ثبات نیز ایجاد می کند: آسیبهای اکولوژیک,
انهدام خانواده و زندگی مشترک و مداخله
بیشتر در زندگی و حقوق افراد.
این مقاله فرآیندهای جهانیشدن و قواعد
حقوق بشر بینالمللی و نیز تاثیر فرآیندهای
اقتصادی جهانی شدن بر حمایت از حقوق بشر
بررسی میکند. به این دلیل نمونهها و مثالها
عمدتا از آفریقا هستند که این تاثیر در آنجا به
گونهای آشکارتر قابل مشاهده است. در این
تحلیل پیامدهای جهانیشدن» از جمله
فرصتها و خطراتی که ایجاد می شود نه تنها
راجع به حمایت از حقوق بشر بلکه بر حسب
تاثیر جهانی شدن بر نظم حقوقی بین المللی که
قواعد حقوق بشر پینالمللی بخشی از آن را
تشکیل می دهندء نیز مورد توجه قرار می گیرد.
ملخص الجهاز:
"استدلال دیگر در حمایت از رابطهء مثبت بین جهانی شدن اقتصادی و دموکراسی مؤید آن است که نهادهای اقتصادی جهانی،از جمله شرکتهای فراملی،مایلاند که پیشاپیش،قبل از سرمایهگذاری،برخی شرایط در کشور مورد نظر وجود داشته باشد و این که این شرایط به حمایت از حقوق سیاسی منتهی شود.
حاکمیت قانون، دست کم از نظر دولتی که یک سیستم حقوقی پایدار ایجاد میکند تا ابزارها مطابق آن عمل کنند،مستقیما از طریق ترتیبات هماهنگ با نهادهای اقتصادی جهانی راجع به شرایط سرمایهگذاری،یا غیر مستقیم از طریق دولتهایی که سیستمهای خود را برای جذب سرمایه از سوی این نهادها تغییر میدهند،تقویت میشود.
یک نمونه از ارتباط عملی جهانی شدن اقتصادی بر دموکراسی را میتوان در تصمیم سال 2991 از سوی همهء دولتهای وامدهندهء عمده برای توقف سرمایهگذاری در مالاوی مشاهده کرد تا این که رئیس جمهور باندا( Banda )تخلفات شدید حقوق بشر در آن کشور را مورد بررسی قرار دهد.
شرکتهای فراملی اساسا تحت کنترل و نظارت سهامداران اصلی خود هستند؛اما با وجود این به گونهای قابل قبول برحسب علایق مصرفکنندهها تابع قدرت بازارند و بالمآل ممکن است وادار شوند که برای مثال حقوق بشر یا موضوعات زیست محیطی را از رهگذر تحریمهای جدی مصرف کنندهها مورد توجه قرار دهند.
بنابراین در حالی که فرصتها برای ارتقا و افزایش حمایت از حقوق بشر میتواند از فشار بر سازمانهای اقتصادی جهانی که مسائل حقوق بشر را بیشتر مورد توجه قرار دهند،نشأت گیرد،اما تاکنون این فشار(و پیامدهای ناشی از آن)تدریجی و ناهماهنگ بوده است."