خلاصة:
مقالة حاضر گزارشی پیرامون مهدویت و استمرار ولایت از دیدگاه سهروردی است. برای این
منظور نخست تقریرهای سهگانه از مهدویت بیان میشود و بر مبنای این تقریرها سیر
تاریخی این مسئله در فلسفه اسلامی مورد بررسی قرار میگیرد. سپس از طریق بیان آرای
سهروردی پیرامون نبوت و ولایت و استدلالهای وی در اثبات وجوب و استمرار ولایت در
تمام زمانها، روشن میشود که تقریر او از مهدویت، تقریری نزدیک به تقریر عرفا از
این اعتقاد است. در نهایت از ضرورت اعتقاد به استمرار ولایت و فایدة تشریعی و
تکوینی ولی در فلسفه سهروردی نیز بحث خواهد شد.
ملخص الجهاز:
با این توضیح که در نظامهای فلسفی فارابی و ابنسینا مهدویت با وضوح کمتری نسبت به فلسفههای متاخر از آنها و بیشتر موافق با تقریر دوم بیان شده است و در نظام فلسفی شیخ اشراق، این اعتقاد بر مبنای تقریر دوم و تا حدی تقریر سوم و با وضوح بیشتر مطرح شده و سرانجام در نظامهای فلسفی میرداماد و صدرالمتألهین، و به طور کلی فیلسوفان مکتب اصفهان، اندیشة مهدویت با تقریر سوم و به نحو بسیار واضح مورد تحقیق قرار گرفته و بر اهمیت و فواید وجودی مهدی (عج) و انتظار ظهور او مطابق با آموزههای شیعی تاکید فراوانی صورت گرفته است.
از آن جا که سهروردی میان انبیا و اولیا تفاوت خاصی قایل نیست و بحث از اولیا را همواره در ذیل بحث از نبوت میآورد، بنابراین در مقالة حاضر برای تحقیق رأی شیخ در باب این اعتقاد، نخست نظر او را راجع به نبوت بیان میکنیم و سپس به بحث و بررسی پیرامون استمرار ولایت خواهیم پرداخت.
سهروردی در برخی از تألیفات خود، اشارهای به فرشته یا موجود نورانی معینی برای راهنمایی انبیا و اولیا نمیکند، بلکه به صورت کلی از اتصال آنها با عالم نور سخن میگوید (همو، پرتونامه، 1380،3/81-75؛ همو، یزدان شناخت، 1380،3/446-444) و در برخی دیگر از آثار خود، این فرشته را که بنا بر متون دینی جبرائیل مینامد، در رسالههایی که به صبغهای مشائی تالیف کرده، عقل دهم یا عقل فعال دانسته (همو، الالواح العمادیه، 1380، 4/88) و در رسالهها و کتب اشراقیاش، نور اسپهبدی خوانده است (همو، حکمهالاشراق، 1380، 2/201-200).