خلاصة:
اقلیتهای نژادی و...تأکید میکند.از نگاه جیرو معلمان بهعنوان روشنفکران تحول آفرین محسوب میشوند که باید دور از اقتدارگرایی سنتی به تعلیم و تربیت انتقادی و مسؤولیتهای اجتماعی بپردازند.مقدس نبودن متون درسی،وجود صداها چندگانه در کلاس درس،اقتدار متجلی در متن و برنامهء درسی پنهان از نظریات دیگر جیرو است. وی استفاده از مطالعات فرهنگی را بهعنوان یک رشتهء تلفیقی در جهت غنای تعلیم و تربیت انتقادی پیشنهاد مینماید.تعلیم و تربیت پسامدرن انعکاسی از نظریات پسامدرن در تعلیم و تربیت است.هنری جیرو متولد 1943 یکی از نظریهپردازان معاصر تعلیم و تربیت پسامدرن است.این مقاله به بررسی دیدگاههای جیرو بهصورت نظامدار میپردازد.وی ضمن انتقاد از آموزش و پرورش حاکم کنونی که مبتنی بر آموزههای مدرنیته است،دیدگاه«تعلیم و تربیت مرزی»را پیشنهاد میکند که تلفیقی از نظریات پسامدرنیسم،انتقادگرایی،فمینیسم و برنامهء درسی نو مفهومگرایی است.او معتقد است که آموزش و پرورش ذاتا روندی سیاسی دارد از اینرو باید به مدارس بهعنوان حوزههای عمومی دموکراتیک نگریست جایی که در آن باید تعلیم و تربیت انتقادی که منجر به شهروندی انتقادی میشود،جریان یابد.جیرو بر تفاوت،«گروههای اقلیت و حاشیهنشین»مانند زنان و
ملخص الجهاز:
"(جیرو،8991) نظریات تربیتی جیرو الف-هدف تعلیم و تربیت بهنظر جیرو هدف آموزش و پرورش،کمک به افراد برای کسب دانش مورد نیاز به منظور کامیابی بهعنوان یک شهروند است.
معلمان نیاز به بر عهده گرفتن وظیفهء تعریف مجدد رهبری آموزشی از طریق شکلهای انتقادگرایی اجتماعی و شجاعت مدنی دارند که اجازه بدهد که آنها جو مخالفت را(درون و بیرون مدارس)ایجاد کنند که بهطور فزایندهای در چالش با بازنمایی ایدئولوژیک و روابط قدرت است که فضای زندگی عمومی دموکراتیک را کاهش میدهد.
سوم این مفهوم بر نیاز معلمان برای تعریف دوبارهء نقش خودشان بهعنوان رهبران آموزشی در جهت ایجاد برنامههایی که اجازه دهد با دانشآموزان خود زبان انتقادی اجتماعی را بهکار گیرند،دلالت دارد.
این نقشها ممکن است در این قالبها باشد:توانایی معلمان در اعمال قدرت بر آموزش و پرورش،همکاری با سایر معلمان،مراوده با مردم، ایجاد نکردن تشکیلات(صنفی و سیاسی)برای همکاری گروهی،پرداختن به گفت و شنود نقادانه با دانشآموزان دربارهء مسائل سیاسی،اقتصادی و فرهنگی و شناخت این امر که مسائلی از قبیل استعمال مواد مخدر...
بیش از یک دهه جیرو در کتابهای خود بر توسعهء روابط بین تعلیم و تربیت انتقادی،مطالعات فرهنگی و دموکراسی رادیکال متمرکز شده است:همانطور که داگلاس کلنر1در بررسی کارهای جیرو اظهارنظر میکند:«بعد از انتشار سری کتابهایی که کار عمدهء آن بر تعلیم و تربیت انتقادی و تعلیم و تربیت معاصر بوده است،جیرو در دههء 0991 با چاپ کتاب تعلیم و تربیت مرزی بهطور وسیعی درگیر تأثیر اندیشههای پسامدرنیسم در تعلیم و تربیت میشود."