ملخص الجهاز:
"رویکرد نظام-نقشی نه تنها به تحلیل موسیقی در متون رسانههای گروهی قوت میبخشد که در آنها نقش و تحقق معنی به یکدیگر مرتبطاند،بلکه بهویژه اکنون که دیدگاه نظام-نقشی در زمینهء تصاویر نیز به کار گرفته شده،این احتمال وجود دارد که همان چهارچوب مفهومی و ابزار روش شناختی در مورد مؤلفههای زبانی، بصری و موسیقایی متون رسانههای گروهی و سایر متونی نیز به کار گرفته شود که بهطور هم زمان در اشکال متفاوت نشانهای معنی را متجلی میکنند.
تا جایی که این نظامها نام آوایی51یا ضمنی یا تصویر گونهای از فرایندهای زیستی نباشند(مانند نمونههای صعودی و نزولی و سرعتی که در آن تغییرات مترونوم با ضربان قلب انسان یعنی 04 تا 002 bpm در تطابق است)ظاهرا نظامهای موسیقی تصویر گونههایی از الگوهای نهادهای اجتماعی هستند که به آنها دلالت میکنند؛شیوهء هم زمانی اجزای گروه موسیقی با ضربی منظم،(مانند اسب سواری که همواره همان اسب را سوار میشود)به شیوهء تبعیت نهادهای اجتماعی از زمان مکانیکی ساعت شباهت دارد.
برای نمونه،تبلیغات را چگونه میتوان توصیف کرد؟آیا این توصیف از دیدگاه سازندهء آگهی ارائه میشود؟با اینکه از دیدگاه جامعهشناس مورد بررسی قرار میگیرد؟اگر چنین است،دیدگاه چه نوع جامعهشناسی مدنظر است؟ چنانچه،نشانهشناسی نظام-نقشی بخواهد به مثابه نوعی نشانهشناسی و نیز یک نظریهء اجتماعی کارآیی داشته باشد،توصیفات آن از متون اجتماعی باید با صراحت بیشتری به تحلیلهای جامعهشناختی موجود از این متون بپردازد تا مثلا توصیفی از محیط تبلیغات از یک سو توصیف کارآمدی از روابط اجتماعی دخیل در آن و از سوی دیگر متناسب با متن باشد.
شبکه مورد بحث،عمدتا بر آثار نوشته شده دربارهء تبلیغات مبتنی است ولی همانطور که در بخش قبلی اشاره شد،از روش دیگری نیز میتوان استفاده کرد،به این ترتیب که با استفاده از تحلیل متن،تصویری از بافت اجتماعی بسازیم و سپس آن را با آثار موجود مقابله کنیم."