خلاصة:
هدف از این پژوهش مقایسه خصوصیات شخصیتی (روان نژندی، برونگرایی، باز بودن، توافق و با وجدان بودن) دانشجویان دختر بدون مادر با دانشجویان دارای مادر و مقایسه خصوصیات شخصیتی دانشجویان پسر بدون پدر با دانشجویان دارای پدر بود. حجم نمونه در این پژوهش 400 دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز بود که به شیوه نمونه گیری طبقه ای انتخاب گردیدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، فرم کوتاه پرسشنامه شخصیت IPIP-NEO بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل واریانس چندمتغیره، با سطح معناداری (P<0.05) استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین دانشجویان دختر بدون و دارای مادر و همچنین بین دانشجویان پسر بدون و دارای پدر، حداقل از لحاظ یکی از ویژگیهای شخصیتی (روان نژندی، برونگرایی، باز بودن، توافق و با وجدان بودن) تفاوت معناداری وجود دارد و میزان توافق دختران بدون مادر بیش از دختران دارای مادر بود. همچنین مشخص شد که ویژگیهای توافق و با وجدان بودن در پسران بدون پدر بیش از پسران دارای پدر بود.
ملخص الجهاز:
"جدول 1-نتایج آزمونهای مجاز تحلیل واریانس چند متغیره(مانوا)روی نمرات ویژگیهای شخصیت دانشجویان دختر بدون و دارای مادر (به تصویر صفحه مراجعه شود) همانطوری که در جدول 1 مشاهده میشود،سطوح معناداری تمامی آزمونها قابلیت استفاده از مانوا را مجاز میشمارند که نشان میدهد بین دو گروه(دانشجویان دختر بدون و دارای مادر)حداقل از لحاظ یکی از متغیرهای وابسته(ویژگیهای رواننژندی، برونگرایی،باز بودن،توافق و با وجدان بودن)تفاوت معناداری وجود دارد.
با توجه به شرح گزیدهای از مطالعات انجام شده که در مقدمه آماده است،نتایج این تحقیق با نتایج مجتهدزاده(2831)و یحیایی(3731)و حبیبینیا و صفیخانی (4731)میزان افسردگی دانشآموزان بدون والدین را بیشتر دانستهاند،پورفرجی (0831)تفاوت معناداری بین سلامت روان دانشآموزان بدون و دارای پدر یافته است، اسکروت و میشلز(4791)رواننژندی دختران حاصل ناتوانی مادر در نقشگذاری زنانه خویش و یا لاقیدی،عداوت و یا غیبت پدر بوده است و داوسون،راتر و براون (1991)شیوع خلق افسرده،اختلالات فوبی و بهخصوص امتناع از مدرسه در بین کودکان محروم از پدر بیشتر است،همسو نمیباشد و نتایج با پژوهشهای خیاط غیاثی (1831)،ایزدفر(0831)،بخشی(1731)و رفاهی(1831)،وجود والدین را در محیط خانواده برای سلامت و بهداشت روان کودکان از ضروریات میدانند و فقدان هر کدام از والدین را زمینهساز آمادگی و گرایش به اختلالات خلقی،رفتاری و عاطفی بیان داشتند،کاسن و همکاران(6991)با این مطلب که کودکانی که با تک والد(مادر)خود زندگی میکنند،در مقایسه با کودکانی که با هر دو والد واقعی زندگی میکنند احتمال بیشتری دارد اختلالی اضطرابی و مختلکننده داشته باشند."