خلاصة:
هر چند صاحبنظران تعریف دقیق و صریحی از سبک و سبکشناسی ادبی به دست ندادهاند اما با نگاهی کلی میتوان آن را به عنوان روشی خاص برای ادراک و بیان افکار به وسیلهء الفاظ و واژهها تعبیر کرد.در تحلیل سبکی یک متن عناصر آن مشخص و سپس پیوند و تأثیر متقابل آنها بررسی میشود.در این مقاله به بررسی سبکشناسانهء گروهی از آثار ادبی با عنوان«حماسههای دینی»پرداخته می شود.از آنجا که هر اثر ادبی ضمن برخورداری از مشخصات فردی،در پارهای صفات و ویژگیها با گروه آثار همنوع خود مشترک است،در این روش سبکشناسی این امکان وجود دارد که به گروه آثار حماسههای دینی که از لحاظ موضوع و ژانر ادبی با هم مشترکند از یک دریچه نگریسته شود. حاسهء دینی یکی از اقسام حماسه است که در یک نگاه،زیرمجموعهء حماسهء تاریخی محسوب میشود و موضوع آن وصف دلاوریها و رشادتهای قهرمانان دینی و مذهبی است.تعداد این منظومههای غالبا دلانگیز و زیبا در ادب پارسی زیاد است و تاریخ سرایش قدیمیترین آنها به قرن پنجم هجری برمیگردد.«علینامه»کهنترین منظومهء حماسی شناخته شده است.«حملهء حیدری»باذل و راجی و نیز«خاوراننامه»ابن حسام خوسفی از جمله مشهورترین این حماسهها بهشمار میآیند. روش تحقیق در نگاشتهء حاضر،اسنادی و با بهرهگیری از روش تحلیل محتوا است.در این مقاله پس از ارائهء توضیحاتی مختصر دربارهء«سبکشناسی»،«حماسه»و«حماسههاس دینی»،به مطالعهء سبکی این آثار به ویژه مشهورترین آنها همت گمارده شده است.نظر به لزوم توجه به سه سطح زبانی،فکری و ادبی در مطالعات سبکشناسی،در این بررسی نیز به جنبههای درونی و بیرونی منظومههای حماسی در سه بخش عمده«ویژگیهای معنایی و محتوایی»،«ویژگیهای زبانی و صوری»و«ویژگیهای ادبی و تصویری»پرداخته شده است.
ملخص الجهاز:
"به کارگیری مفاهیم آیات و روایات و یا الفاظ آنها از آنجا که آبشخور حماسههای دینی نصوص دینی و مذهبی است و سرایندگان آنها نیز به متون و شخصیئتهای مذهبی تعلق خاطری بس عظیم داشتهاند و همچنین به خوانندگان آثار خود به عنوان مخاطبینی دینمدار و محب اهل بیت عنایت میورزیدهاند،بنابراین هرجا که سخن و بافت آن را مناسب یافتهاند به نقل روایتهای اهل بیت(ع)و آیات قرآنی به صورت عینی و ضمنی پرداختهاند: حکیم این جهان کشتزاری نهاد ز بهر تو آن را شماری نهاد گرت خرمنی هست فردا به کار بکش رنج و امروز تخمی بکار زمین مزرع سبز فردای توست درختی برآور که زیبای توست (خاوراننامه/ص 92) خروش از زمین رفت بر آسمان پرآوازه گردید کون و مکان که یار نبی شد علی علا عیان گشت آثار«قالوا بلی» (راجی/ص 301) درونگرایی همگام با برونگرایی پیوندگونهء حماسه،غنا و عرفان در اشعار سرایندگان حماسه سرای دینی،افزون بر آبشخورهای شعر فارسی میتواند جنبهء دیگری نیز داشته باشد.
لحنی که از نظر نحوی حماسی و از نظر محتوا و حوزهء واژگانی عارفانه است: ندانم چه در جام ما ریختند چه صاف اندرین دردی آمیختند بده ساقی آن آتش تابناک که تا کش پدید آمد از آب و خاک (حمله راجی/ص 932) در جای دیگر: که سرمست در کوی میخانه دوش چنین گفت با می کش می فروش دلی کان خراب از می ناب نیست مگو دل که غیر از گل و آب نیست (حمله راجی/ص 961) وجود برخی عناصر و تصاویر ذهنی در کنار عناصر و تصاویر عینی اگرچه ماهیت حماسه این است که در بیان رخدادها و ایجاد تصاویر به حوادث عینی بپردازد و از نظر بیان و توصیف،رویکردی برونگرایانه داشته باشد اما در حماسههای دینی موجود،به دلیل نگاه انفسی همراه با آفاقی و چشمانداز آن جهانی،گهگاه مضمون و حوزه واژگانی زبان شعر آنها تغییر کرده و به مکتب درونگرایی نزدیک میشود و از واژگان و ترکیبات نامحسوس و عقلی بهره میجوید."