ملخص الجهاز:
"بنده در اینجا مطلع چند غزل که در آن به جلال الدین توران شاهاشاره شده است میآورم و آقای حصوری باوجوداینکه غزلهایبیتاریخ و حتی منتسب و ضعیفی مثل{S«عید است و موسم گل ساقیS}&%26022KHJG260G% {Sبیار باده#هنگام گل که دیده است بی می قدح نهاده»S}را آورده،ازاشاره و ذکر آنها تن زده است: {Sچل سال بیش رفت که من لاف میزنم#گرم از دست برخیزد که با دلدار بنشینم#زکوی یار میآید نسیم باد نوروزی#بشنو این نکته که خود را ز غم آزاده کنی#سحرم هاتف میخانه به دولتخواهیS}به قول مرحوم دکتر غنی«غزلهایی که در آن نام آصف و وزیروارد شده و از حیث مضامین شبیه به غزلهایی است که صریحا در آنذکر خواجه جلال الدین توران شاه وارد شده،میتوان به ظن قوی راجعبه خواجه توران شاه دانست»مطلع بعضی از این غزلها را در زیرمیآوریم: {Sصوفی از پرتو میراز نهانی دانست#روضۀ خلد برین خلوت درویشان است#باز آی و دل تنگ مرا مونس جان باش#دردم از یار است و درمان نیز هم#دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوشS}آخر این چهگونه تحقیق روشمندی است که ما از غزلهایتاریخدار مسلم بگذریم و روی به غزلیاتی بیاوریم که مجبور باشیم باشک و گمان و هزار جور توجیه آن را به یکی از دورههای زندگی حافظوصله زنیم!اگر نویسنده غرضی ندارد چرا هیچ کدام از غزلهای فوقرا در گزینش اعمال نکرده است؟جز اینکه میخواسته پیش فرض«حافظ عارف نیست»را اثبات کند و از هر غزلی که بوی عرفانیمیآمده دوری جسته است تا مجبور به عدول حکم از پیش دادۀ خودنشود،و بعد هم شخصیتی از حافظ بسازد که تنها به مذاق و مشربخودش جور درمیآید."