ملخص الجهاز:
"افشار برای سوکیاد گیرشمن(م:1979 م) و ماکسیم سیرو(م:1976 م)نیز چند سطری بیشتر قلم نزده است.
اگر شادروان ملک الشعراء بهار زنده بود و با چشمان تیزبینخویش این همه آثار ارزشمند و گونگون و تکاپوهایخستگیناپذیر و صادقانۀ ایرج افشار را در برپایی همایشهایتحقیقات ایرانی و پروراندن شاگردان کتابشناس و چرخاندنمجلههای سنگین و دوستی و مهرافشانیاش را نسبت بهدانشیان و ایراندوستان میدید،بیگمان او را در شمارنادرهکاران میستود.
این بیت سادق سرمد دربارۀ ایرج افشار صادق است که: {Sمرگ از برای اهل فضیلت نیست#مرگ تو گر چه مرگ فضیلت بودS}*** مروارید که دیگر صدف نظیر آن را پرورش نخواهد داد منوچهر ستوده* این در یتیم ایرج افشار بود که نظیر او راندیدهام و نخواهم دید.
او از رفقای خود جدا شده بود وجلوتر به طرف منظریه میرفت.
ازآنجا گذشته،به دیوار منظریه رسیدیم و صحبتکنان خود رابه جاده رساندیم و سوار ماشین کرایه شدیم و به طرف تجریشو طهران به راه و پس از رسیدن به طهران هر یک از ما به خانۀ(به تصویر صفحه مراجعه شود) خود رفت."