خلاصة:
هدف:سرعت عمل خبرگان در حل مسأله،در برخی شرایط میتواند آنها را بهشکلی انعطافناپذیر بر راهحل اولیه تثبیت کند و بر عملکرد آنها در حل مسایل بعدی تأثیر منفی بگذارد.هدف پژوهش حاضر،بررسی مقایسهای تأثیر ایجاد آمایهء ذهنی بر عملکرد حل مسألهء دانشجویان خبره و مبتدی است.روش:در این پژوهش،با استفاده از طرح عاملی 3*2(2 سطح خبرگی*3 نوع آمایه)،عملکرد 48 دانشجوی خبره و مبتدی دانشگاه زنجن7در زمینهء حل مسایل آب و ظرف لاچینز مطالعه شد.یافتهها:براساس تحلیل واریانس عاملی دادهها، نتایج این پژوهش نشان داد که اولا،آزمودنیهای خبره بیش از آزمودنیهای مبتدی دچار آمایهء ذهنی شده،بر راهحل اولیهء مسایل تثبیت شدند.دوم،عملکرد آزمودنیهای خبره در مسایل غیر آمایهای بهتر از عملکرد آزمودنیهای مبتدی بود.و سوم اینکه،عملکرد آزمودنیهایی که دچار آمایهء ذهنی شده بودند،در مقایسه با آزمودنیهایی که دچار این آمایه نشده بودند،ضعیفتر بود،نتیجهگیری:در برخی شرایط،مثلا هنگامی که فرد مسألهگشا میبایست راهحلی غیر معمول بیابد،خبرگی در حل مسأله میتواند آسیبپذیری وی ر در مقابل آمایهء ذهنی افزایش دهد و باعث بدتر شدن عملکرد او(درمقایسه با افراد مبتدی)شود.
ملخص الجهاز:
"5-پیشبینی و قضاوت غیر دقیق در مورد عملکرد مبتدیها:انتظار ایناست که خبرگان،بهدلیل تسلط بر حوزهء تخصصی خود،بتوانند درست حدس بزنند که یک مبتدی با چه سهولت یا سرعتی میتواند یک تکلیف را انجام دهد؛اما پژوهشها نشان میدهند که هرچه سطح خبرگی بالاتر میرود، دقت برآورد فرد خبره از نحوهء عملکرد یک مبتدی کمتر میشود که ظاهرا بهاین علت است که وی نمیتواند بهدرستی خود را به جای فرد مبتدی بگذارد.
افراد خبره معمولا مسایل حوزهء تخصی خود را کارآمدتر از مبتدیها حل میکنند،زیرا دانش ساختمند و بهراحتی فعالشوندهشان اجازهء جستوجوی مؤثرتر فضای مسأله و دستیابی خودکار به مسیر یافتن راهی نامرسوم و ناهماهنگ با روال معمول باشد،آنها در موضع ضعف قرار میگیرند،زیرا این احتمال وجود دارد که دانش تخصصیشان آنها را به جستوجو در حیطهای از فضای مسأله محدود کند که راهحل در آنجا نیست.
هدف از ارائهء این مسایل،در مرحلهء اول آزمایش،آنبود که راهحل مذکور در ذهن آزمودنیها تثبیت شده،آنها را گرفتار آمایهء ذهنی نماید تا در مرحلهء دوم آزمایش،عملکرد آنها در حل مسایل اصلی(پنج مسألهء نهایی،بهعنوان متغیر وابسته)با عملکرد گروه شاهد(که در مرحلهء اول هیچ مسألهای را حل نکرده بودند و صرفا در مرحلهء دوم اقدام به حل مسایل اصلی میکردند)و نیز با عملکرد گروه جهت داده نشده(که در مرحلهء اول شش مسألهء دارای راهحلهای مختلف را حل میکردند)مقایسه شود.
دانش تخصصی افراد خبره آنها را قادر میسازد که اطلاعات ناقص را حدس بزنند،فرضیه بسازند و فضای مسأله را تحدید کنند،که تمام اینها به جستوجویی محدود،کوتاه و معمولا کارآمد برای پیدا کردن راهحل منجر میشود،اما مطالعهء حاضر نشان داد هروقت که لازم باشد فر مسألهگشا راهحلی غیر معمول بیابد،دانش تخصصی میتواند بهعنوان تله عمل کند و آسیبهای خاص خود را وارد سازد و بدینوسیله فرد را در وضعیت ضعف قرار دهد."