ملخص الجهاز:
کتاب که به نقد سیر تاریخی مکتبهای ادبی در غرب میپردازد،چهارفصل دارد:در فصل اول،سرآغاز ادبیات پیش از مدرنیته،یا دورۀ باستان بررسیمیشود؛فصل دوم با معرفی رنسانس به عنوان سرآغاز ادبیات مدرن پیگیریمیگردد و پس از بررسی مکتب نئوکلاسیسم در فصل سوم،کتاب با بازخوانیمکتب رمانتیسم در فصل چهارم پایان میگیرد.
دورانی که بهگفتۀ مؤلف کتاب،مورخان مدرنیسم و عصر روشنگری کوشیدند آن را دوران غلبۀ تمدن دینی و مترادف با دورۀ ظلم و خشونت و جهل و استبدادمعرفی کنند تا عرصه برای توجیه سکولاریزم عصر مدرن آماده شود،درحالیکه بنا به تحلیل نویسنده،قرون وسطی دوران حکومت دینی نبودبلکه آنچه ر این دوران تحت عنوان مسیحیت تبلیغ میشد در واقع فرسنگها با تعالیم سمیح فاصله داشت و چیزی نبود جز همان افکار یهودیتحریف شده و برخی اندیشههای اسطورهای شرقی ملهم از آیین میترا و آراء فلسفی افلوطینی و نوافلوطینی یونان باستان که جلوههای ظاهریشبه مذهبی به خود بسته بود.
رمانسها که صورت اصلی ادبیات غرب در قرون وسطی میباشند از حدود قرن دوازدهم شکل میگیرند و مؤلف به تفصیل 16 مورد ازویژگیهای آنان را بیان میکند:آثاری با موضوع عشقهای زمینی،آمیخته به تصورات افسانهای که برای لذت و سرگرمی به وجود میآمده والبته در ادبیات نئوکلاسیسم یعنی آغاز ادب مدرن اثرگذار بوده است.
ادبیاتی که در دهههای پایانی قرن چهاردهممیلادی شروع میشود،به میراث فرهنگی قرون وسطی التفاتی ندارد و عمدۀ توجهاش به ادبیات یونان و روم است منتها برپایۀ بازخوانیاومانیستی از این ادبیات بنا شده است.
نویسنده در این فصل گوشۀچشمی هم به نقد ادبی در قرن وسطی دارد که بیشتر در ایتالیا رواج داشت و بر شعر متمرکز بود.