ملخص الجهاز:
*برگزیدۀ کتاب فصل تابستان با توجه به اینکه فیلمنامۀ یک تکه نان به مرحلۀ تولید رسیده است و بسیاری از علاقهمندان،فیلم را بر پردۀ سینما و نیز بر صفحۀ تلویزیون دیدهاند،شاید برخی از مخاطبین این ماهنامه، بنا و شاخص داوری خود را بر«فیلم»گذارند،نه بر«فیلمنامه»، چرا که تصاویر و رنگها و در کل عناصر بصری بیشتر و بهتر در ناخودآگاه آدمی جای میگیرند و ناگزیر خواندن نقد بهطور غریزی و ناخودآگاه،صحنههای فیلم را یادآور میشود،در این صورت اتفاقهای زیادی،ازجمله بازیها،طراحی صحنه و نوع دکوپاژ بر نوع نگاه و نظر آنها نسبت به فیلمنامه تأثیر میگذارد و ممکن است قضاوت و نگاه آنها را دچار خدشه کند.
اهالی روستایی در شمال کشور بر این عقیدهاند که زنی از اهالی،در امامزادهای که در بالای قلهای در اطراف روستا قرار دارد مورد لطف و نظر ائمه قرار گرفته و بهاصطلاح نظر کرده است و توانسته یک شبه حافظ قرآن شود و میتواند بیماران را نیز شفا دهد.
در میان اهالی سربازی از پرسنل پاسگاهی در نزدیکی روستا نیز وجود دارد،آدمی با رفتارهای عجیب که در ابتدا توجه کسی را جلب نمیکند اما هرچه میگذرد متوجه شخصیت پیچیدۀ او و تأثیرش در روند قصه میشویم و در آخر مشخص میشود که رابطهای میان او و اتفاقی که برای عزیز افتاده وجود دارد.
اما رسیدن تراکتور محمود یکی از اهالی روستا که پسر نابینای خود را برای گرفتن شفا نزد عزیز میبرد،باعث میشود کربلایی از این کار منصرف شود و نایلون حاوی نان و پنیر را به قیس بدهد.