خلاصة:
هدف این پژوهش بررسی تطبیقی تاثیر فرایند مدیریت در مدرسه بر میزان موفقیت دانش آموزان پایه سوم راهنمایی ایران درمقایسه با کشورهای موفق (آمریکا ، تایوان ، روسیه ، ژاپن ، کره جنوبی و هنگ کنگ) درطرح تیمز 2007 است. نمونه آماری در این پژوهش، کشورهای موفق در تیمز 2007 (آمریکا ، تایوان ، روسیه ، ژاپن ، کره جنوبی و هنگ کنگ) بوده است . برای تحلیل متغییرهای فرایند مدیریت مدرسه (فعالیت های اجرایی، نظارت آموزشی، کنترل و ارزشیابی کارکنان، تدریس و روابط عمومی) بر مبنای داده های به دست آمده از پرسش نامه زمینه ای مدیر مدرسه تیمز 2007 تحلیل شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در کشورهای مطالعه شده بین فعالیت های اجرایی، کنترل و نظارت آموزشی و تدریس مدیران در مدارس با موفقیت تحصیلی دانش آموزان رابطه معناداری وجود ندارد، اما بین ارزشیابی کارکنان در مدرسه توسط مدیر با موفقیت دانش آموزان رابطه معنادار از نوع منفی وجود دارد. همچنین بین روابط عمومی (ارتباط با اولیاء و جامعه و جلب حمایت های مالی) مدیران در مدرسه با موفقیت تحصیلی دانش آموزان رابطه معنا دار و مثبت وجود دارد . مدیران مدارس در تمام کشورهای مورد مطالعه بیش تر وقت خود را به کارهای اجرایی و نظارت آموزشی و کنترل و ارزشیابی کارکنان اختصاص داده اند و پس از آن روابط عمومی و کم ترین زمان را صرف فعالیت تدریس کرده اند. به طور کلی می توان استنباط کرد که بین فرایند مدیریت مدیر در مدرسه و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه وجود دارد.
The purpose of this research was studying the impact of management process on Eighth grade students’ success in Iran، compared to successful countries (united states، Chinese Taipei، Russian Federation، Japan، South Korea، and Hong Kong) in TIMSS 2007. The comparative-analytic study was done using correlation method. In order to analyze school management variables such as administrative activities، educational monitoring، staff evaluation، teaching and public relation- based on data obtained from questionnaires of TIMSS 2007- descriptive statistics were used. Results indicated no significant relation between executive activities، educational supervision، monitoring and principals’ teaching at school and students academic success. And also، the relationship between principals public relation، i.e.، parents، society and financial support، and students’ success was significant، as well as positive. In all mentioned countries، principals have spent most of their times on executive، educational monitoring، controlling and evaluating the staff ، afterwards on public relations and the least on teaching.
ملخص الجهاز:
"نتایج این پژوهش نشان میدهد که درکشورهای مطالعه شده بین فعالیتهای اجرایی،کنترل و نظارت آموزشی و تدریس مدیراندر مدارس با موفقیت تحصیلی دانشآموزان رابطه معناداری وجود ندارد،اما بین ارزشیابیکارکنان در مدرسه توسط مدیر با موفقیت دانشآموزان رابطه معنادار از نوع منفی وجود دارد.
چارلز مارکرسیون(1995)در پژوهشی در مورد موفقیت عملکرد مدیران،به شاخصهایزیر اشاره نموده است:میزان توانمندی کار با دیگران،میزان توانایی در پذیرش مسئولیت اولیه،میزان کسب تجارب گسترده،میزان تجارب رهبری،نرخ کسب نتیجه،توانمندی در مذاکره،میزان تمایل به قبول ریسک و خطرپذیری،میزان توانایی ارائه نظریههای تازه،تعداد دفعاتتغییر در روشهای مدیریت در سال 1995 تحقیقی توسط سیمون سائول این جی20با عنوان بررسی ارتباط بین عواملمربوط به مدرسه و عوامل برون مدرسهای بر میزان پیشرفت تحصیلی دانشآموزان مدارسابتدایی اندونزی در درس ریاضی انجام شده است.
در دهه 1380 تغییراتی در نگاه به مدیریت مدرسهو آییننامه اجرایی مدارس صورت پذیرفت این تغییر نگاه با انگیزۀ تمرکززدایی و ناشی از اینباور بینالمللی بود که مدیران،در مدارس و مراکز آموزشی،توانایی بیشتری در ارزیابی نیازهایخاص دانشآموزان خود نسبت به سیاستمداران و مسئولان بالادست دارند و میتوانند برنامههایکیفی موفقتری را ارائه دهند،امروزه کوششهایی در حال انجام است تا مدیران مدارس از میانتحصیلکردگان در حوزه مدیریت آموزشی انتخاب شوند و برای معلمان که به عنوان مدیر مدرسهانتخاب میشوند دورههای آموزش ضمن خدمت در حوزه مدیریت به اجرا در آید.
جمعبندی و نتیجهگیری نتایج این پژوهش نشان میدهد که در کشورهای مطالعه شده بین فعالیتهای اجرایی،کنترلو نظارت آموزشی و تدریس مدیران در مدارس از یک سو با موفقیت تحصیلی دانشآموزاناز سوی دیگر رابطه معناداری وجود ندارد،اما بین ارزشیابی کارکنان در مدرسه توسط مدیر باموفقیت دانشآموزان رابطۀ معنادار از نوع منفی وجود دارد."