ملخص الجهاز:
"معراج در فجر (به تصویر صفحه مراجعه شود) عبدالحمید راجی دانشگاه تربیت معلم اراک «بسم الله الرحمن الرحیم» باید به شرح ماجرای رفته پرداخت،باید از جامۀسرخ شهیدان دفتری ساخت،باید عقدههای دل رابگشاییم،از شبهای قدر بگوئیم،از روزهای وصال،ازهجران،از ماندن،از عقب افتادن از قافلۀ عشق.
آغوش باز اروندمنتظر حضور عزیزان بود،و پیروزی از آنسوی ساحل،چشمانتظار پارسایان و راهیان نور بود.
در گوشهای خلوت عقدههای دل وا میکرد،بامعبودش خالصانه مصاحب شده بود:خدایاخدایا!اینبار مرا ببخش خدایا!اینبار شرم ماندن وتلخی برگشتن مرا مپذیر.
خدایا:کولهبار خاطرات پرواز یاران دارم،وزخم کهنۀ ماندن بر دل،خدایا:عزیزان رفتند و من ازقافلۀ تابناک شهیدان تنها غباری دیدم و واماندم.
برادر وقتی بازگشتی همه رابگو که«او عاشق امام بود.
آنشب تا صبحگاهروح و ملائک بر زمین فرود میآمدند،{/«تنزل الملائکة و الروح فیها،بإذن ربهم من کل امر(به تصویر صفحه مراجعه شود) سلام هی حتی مطلع الفجر»/} ساحل اروند،در نگاه خونرنگ و صبحگاه ظفر وپیروزی،دشت لالهگون کربلا بود و میعاد بارانمهاجر با محبوب."