خلاصة:
پژوهش حاضر با فرض بر این اصل که بین متغیر اجتماعی جنس و ویژگیهای زبانی گروههای آن، ارتباطی مستقیم و قاعدهمند وجود دارد و علی رغم نظر برخی ادیبان مبنیبر «مردانهسرائی» پروین اعتصامی، تلاش دارد تا با تکیه برگرایشهای عام حاکم بر رفتارهای کلامیگروه زنان،ثابت نمایدکه این شاعره توانمند در بیشتر مختصات زبانی ازجمله؛ استفاده از صورتها و اقلام واژگانی،کاربرد ساختها و الگوهای زبانی، انتخاب موضوع و همچنین ویژگیهای کاربردی و فرازبانی، کاملا موافق با روحیات و خلق و خوی زنانه عمل کرده است و بنابراین می توان آثار پروین اعتصامی را نموداری واقعی از گزیدههای کلامی یک زن دانسته و با استناد به ممیزههای جنسیتی مستند و برخلاف نظر عده ای که معتقدند پروین شاعری مردانهسرا بوده است، نشان داد که اشعار وی بیانگر خلق و خوی و روحیات زنانه است و بیشتر ویژگیهای گونه زبانی گروه جنس خود را منعکس نموده است.
The present study is to discuss the relationship between the social variable of "gender" and the linguistic features of the female group in Parvin Etesami´s poems. In contrast to the common view that Parvin had a kind of male tendency in her poems، this study shows that she really acted as a female in most of the linguistic features of her poems including word selection، structural patterns، subject selection as well as pragmatic and paralinguistic features. So، Etesami’s Divan is an illustration of the mind and spirit of a real woman. This article concluded that etesami’s poems shows women moods and mentality and reflects linguistic type of her gender group
ملخص الجهاز:
"ذکر این نکته ضروری است که«بایستن»و«شایستن»که به صورت«باید»و«شاید»درجملههای فارسی ظاهر میشوند{o1o}و در آثار بسیاری از دستورنویسان فعل کمکی خوانده شدهاند،{o2o}از نظر نگارنده در فارسی امروز هویت فعلی ندارند و آنها را میتوان دو قید به حساب آورد کهمفاهیم التزام و احتمال را به مفهوم گزارهای جمله میافزایند.
» وی با تأکید بر اینکه فعل زیر مقولهسازی شده به صورت جامد و غیر قابل تجزیه{o2o}ازواژگان زبان انتخاب میشود نمودار درختی زیر را برای این ساخت ارائه میدهد: نمودار 8: (به تصویر صفحه مراجعه شود)(همهجا) نمودار(8)یانگر نوعی از انضمام فعلی است که در آن فعل بالاتر یک گروه فعلی را به عنوانمتمم خود میگیرد و هسته آن را وادار میکند که به جایگاه بالاتر حرکت کرده با فعل بالاتر یک{o(1).
» وی(همان:6)معتقد است: «در زبان فارسی فعلهای مرکب متعدی(گذرا)ی زیادی از ترکیب اسم و یا اسم مصدرعربی و یا صفت مفعولی فعل گذرا(یا سببی)«کردن»وجود دارد که صورت لازم آنها تقریبا درهمه موارد با فعل«شدن»تشکیل میشود.
نتیجه این مطالعه آن است که تنها فعل کمکی در فارسی فعل«بودن»است&%00118APZG001G% که در ساختهای مختلف جمله فارسی در سه شکل«است»،«بود»و«باش»ظاهر میشود و بههمراه تکواژ گذشتهساز و شناسههای فاعلی سازه تصریف فارسی را شکل میدهد.
2. سببی ساختواژی مرکب این نوع ساخت سببی که در واقع یکی از زایاترین مقولات سببی در زبان فارسی را تشکیلمیدهد حاصل ترکیب هر صفتی با فعل کمکی«کردن»{o1o}است.
rotcennoc evitasuac o} بنابراین،میتوان ادعا کرد که در این نوع ساخت سببی به علت مجاورت دو جمله نوعی ارتباط بینمحتوای گزارهای آنها در ذهن شکل میگیرد بدون آنکه در ساختار زبانی منعکس گردد."