خلاصة:
در این تحقیق، به زمینه های تاریخی رویکرد تشکیکی و فیض محور در فلسفه نو افلاطونی و به ویژه آثار افلوطین توجه شده و تاثیر آن بر فلسفه صدرالمتالهین تحلیل گردیده و از موضعی انتقادی مورد بحث قرار گرفته است. از یک سو، نمی توان رویکرد تشکیکی را ابداع صدرالمتالهین دانست و از این رو، انتقادهای وارد بر فلوطین بر او نیز وارد است. از سوی دیگر، نمی توان گفت که صدرالمتالهین در این دیدگاه تنها به تکرار پرداخته و خود بر آن چیزی نیفزوده است. استلزام رویکرد تشکیکی در قلمرو هستی و شناخت را می توان در هدف ها و مراحل تعلیم و تربیت پی جویی کرد. هدف غایی بر حسب رابطه ی عارفانه با ذات احدیت بیان می شود. با نظر به هدف های میانی و نیز مراحل تعلیم و تربیت، مدارج تشکیکی از حس به خیال و عقل تا احد، ایجاب می کند که مشاهدات حسی و فعالیت های خیالی به سطح انتزاعی عقلی و درک کلیات ختم شود. دلالت این دیدگاه در تعلیم و تربیت آن است که رابطه ای متوالی میان مواد درسی قائل شویم و این دلالتی است که توسط دیدگاه توازی گرا مورد چالش قرار می گیرد. در این پژوهش پیشنهاد شده است که راهی میانه بین توالی گرایی و توازی گرایی اتخاذ شود که می توان آن را توازی گرایی نا همزمان نامید. بر اساس این پیشنهاد، مواد درسی با هم توازی خواهند داشت اما همگی به صورت همزمان وارد برنامه درسی نمی شوند.
ملخص الجهاز:
نگاهی انتقادی به رویکرد فیضمحور در فلسفه اسلامی و پیامدهای آن درتعلیم و تربیت{o1o} خسرو باقری{o2o}-محمد زهیر باقری{o3o} تاریخ دریافت:90/4/1 تاریخ پذیرش:90/5/29 چکیده {IBدر این تحقیق،به زمینههای تاریخی رویکرد تشکیکی و فیضمحور در فلسفه نوافلاطونی و بهویژه آثار افلوطین توجه شده وتأثیر آن بر فلسفه صدر المتالهین تحلیل گردیده و از موضعی انتقادی مورد بحث قرار گرفته است.
درنتیجه،ادعای مذکور که فیض،موجب کاستی در خدا نیست،همچنان با این مشکل روبرو است که آیا وجودی از«سنخ»وجود خدامیتواند در مرتبهای پایین و محدود،استقرار یابد؟ به نظر میرسد که در نظریه فیض،تفکیکی میان کمیت و کفیت گذاشته شده و قانون«تبدیلکمّی به کیفی»در مورد خدا نیز جریان یافته است،به این معنا که اگر از شدت و درجه وجود کاسته شود،آثار کیفی آن نیز تحت تأثیر قرار خواهد گرفت.
اما آیا قانون تبدیل کمّی به کیفی وتفکیک میان کمیّت و کیفیت در مورد وجود خدا معنادار است؟چرا نباید تور کرد که«هر ذرهای ازخدا»(و در اینجا ذره را به صورت استعاره بکار میبریم)همان حکم و کیفیت کل خدا را داراست؟ شاید دشواریهایی از این دست موجب شده است که برخی،برخلاف صدرا،مقام ذات متعالیخدا را از تشکیک برکنار بدانند و تشکیک یا فیض را تنها به مقام اسما و صفات خدا مربوط سازند.
پیآمدها در تعلیم و تربیت اگر رویکرد هستیشناختی و معرفتشناختی تشکیکی را که در فلسفه نوافلاطونی و نیز فلسفهصدرایی مطرح است به منزله مبنا قرار دهیم،آنگاه باید ببینیم چه دلالتهایی بر این دیدگاه در عرصه تعلیمو تربیت مترتب خواهد شد.