پس از سقوط - مجلة تازه‌ های اقتصاد مقالة

"برای مثال این حالت بغرنج که یک سیاست پولی شفاف و پایدار که اساسا روی یک هدف متمرکز شده است و در مقابل نوسانات شدید جریان‌های ورودی نقدی دنیای واقعی اقتصاد بهترین عملکرد را دارد می‌تواند عواقب مخربی روی سهم بازار صادراتی داشته و مشروعیت بانک مرکزی را خدشه‌دار نماید. عقیده متعارف این است که یک بانک مرکزی با یک هدف محدود اما به خوبی تعریف شده مانند حفظ تورم در سطح پایین و پایدار بهترین شانس حفظ اثربخشی و شفافیت خود را داشته و کمتر در معرض دخالت‌های سیاسی قرار می‌گیرد و حتی بانک‌های مرکزی که دارای یک آرمان به شکل یک هدف تورمی هستند تنها دارای استقلال عملیاتی برای رسیدن به هدف می‌باشند. بانک داران مرکزی در برخی بازارهای نوظهور به طور ضمنی اعتراف می کنند که همین استقلال اندکی را که هم اکنون دارند بسیار ضعیف می‌باشد و ممکن است برای مثال به این دلیل که بانک مرکزی در مورد افزایش سریع نرخ مبادله ارز خارجی که به صادرکنندگان لطمه وارد می‌سازد و یا حباب‌هایی که هنگام ترکیدن آسیب‌های قابل توجهی به اقتصاد می‌زند کاری نمی‌تواند انجام دهد از بین رود. یک بحث پایه‌ای‌تر این است که آیا راهکار می‌تواند یک چارچوب معیاری تهیه نماید که می‌تواند با اوضاع کشورهای خاص تطبیق داده شود؟ آیا هدف‌گذاری تورم چارچوبی است که دست بانک مرکزی را در هر کاری که می‌تواند به طور موثر انجام دهد تا توقعات واقع‌گرایانه‌ای و قابل دسترس برای سیاست پولی تبیین نماید آزاد می‌گذارد؟ یا آنکه یک ابزار محدودکننده است که باعث می‌شود بانک‌های مرکزی از پیشرفت‌های بازار مالی و یا اقتصاد کلان که نهایتا می‌تواند ریسک‌های بزرگی به همراه داشته باشد غافل باشند."