ملخص الجهاز:
"میگوید:«زندگی نقشهای سینماییام که هرگز شخصا تجربهشان نکردهام همواره مرا درگیر خود کرده است و عاشق این بودهامکه با کسانی کار کنم که خرشان توی گل گیر کرده بود.
دارودستۀ نیویورکی(2002) فیلم حماسی اسکورسیزی که ماجرایش در جنوب مانهاتان در دهۀ 1860 میگذرد،و در آن دیلوئیس نقش یک رهبر تبهکار را به نام بیل قصاب بازی میکند،نقشی که ابتدابرای دنیرو در نظر گرفته شده بود.
دیلوئیس:اول دلم نمیخواست درگیر این پروژه شوم چون مدتی بود بیرون گود بودم.
راستش-و این بخشی از مشکلی که سر هملت پیش آمد هم بود-آدم برخی چیزها راتجربه میکند و میکوشد انرژیهایی را آزاد کند تا مسیر زندگیاش شکل بگیرد،اما معنیاشاین نیست که وقتی در جعبه را باز کردی لزوما میتواند آن انرژی را مهار کنی.
تنها گلایهام بابت موهایم بود که سختبود این قدر آنها را نفرتانگیز نگه دارم!روز آخر به مارتی گفتم:«میتوانم موهام را کوتاهکنم؟آنقدر چرب است که میشود توش تخممرغ نیمرو کرد!» (به تصویر صفحه مراجعه شود) پای چپ من(1989) در نخستین فیلم از سه فیلمی که با کارگردان ایرلندی جیم شریدان همکاری کردهدیلوئیس بابت نقش نویسنده و نقاش بدخلق و معلول ایرلندی کریستی براون،یکجایزۀ اسکار برد.
کارگزار سابقمکه آن موقع سر صحنۀ فیلم آمد از اینکه تمام مدت در نقش فرو رفته بودم بیقرار شده بود.
مادرش سارا زن فوق العادهای بود-حتی تصورشهم غیرممکن است که پسر و شوهر کسی را در تصمیمی ناعادلانه روانۀ زندان کنند،و درتمام این سالهای طولانی تمام مدت بابت بیگناهیشان بجنگد.
دیلوئیس:در این فیلم نقش جوانی را بازی کردم که در جامعۀ به شدتمنظم اواخر قرن نوزدهم در نیویورک،با ورود یک کنتس زیبا زندگیاشدچار دردسر میشود."