"گویی نماز دستاویزی برای ایجاد فضای روحانی ومقدس،برای جلوههای مذهبی بخشیدن به کار،و یاباز نمایشی دادن به اثر است.
چرا نمازش باید اینقدرطولانی باشد؟وقتیکه نطق بیمسمای«ابنزیاد»تمام میشود،«عبداللهبن عفیف»زبان به اعتراضمیگشاید و تماشاگر با خود میاندیشد:پس«عبداللهبنعفیف»که اینهمه ندای همداستانی بافرزندان پیامبر را دارد،در تمام مدت نماز جانش باخدا نبود و به گفتار ابنزیاد گوش سپرده بود؟ در یک صحنۀ بدونکشمکش،با تظاهری ازمبارزه،مردم عبداللهبنعفیف را در حصار خودحفظ و از اسارتش جلوگیری میکنند.
این تهدید تماشاگر را آماده میکند تا منتظرحوادثی خونبار باشد اما تماشاگر خود بدلیل اینکه تاحدودی از وقایع تاریخی آن دوره باخبر است،حدس میزند و آنرا به حساب نمایش نمیگذارد.
صحنه شمشیرزنی عبداللهبنعفیف با چشمان نابیناکه بصورت اسلوموشن نشان داده میشود،اقتباسینامناسب و ناموزون از فیلمهای سامورایی است کهگرچه تنها قسمت نسبتا زیبای کار بود،اما از هیچمنطقی پیروی نمیکرد."