خلاصة:
جهاد ابتدایی به عنوان یکی از فروعات دین مبین اسلام دارای چنان اهمیتی است که در کتب فقهی، بطور مجزا یک باب به این موضوع اختصاص یافته است. جهاد ابتدایی حکمی است دو وجهی و از دو جهت سؤالاتی در ذهن ایجاد میکند. از یک سو این سؤال مطرح است که بر اساس اندیشه شیعه آیا در عصر غیبت جهاد ابتدایی از ناحیه حکومت اسلامی مجاز میباشد؟ که این سؤال در حیطه حقوق عمومی قابل بررسی است. از سوی دیگر با نگاهی حقوق بشری هدف و مقصود جهاد ابتدایی که از نگاه بسیاری از فقها دعوت به اسلام میباشد تأمل برانگیز است. چراکه بسیاری از متفکران روشنفکرمعتقدند با آزادی تفکر و عقیده بشر در تعارض است و نوعی تحمیل عقیده است. در این مقاله به عنوان فرضیه اصلی بایدگفت که «در دوران معاصرمبتنی بر اقتضائات حقوق بشری، جهاد ابتدایی جایز و قابل استنباط از ادله شرعی است». لذا ابتدا به بررسی هدف و فلسفه جهاد ابتدایی در اسلام پرداخته سپس مشروعیت جهاد ابتدایی در حکومت فقیه جامع الشرایط را مورد بررسی قرار میدهیم.
Offensive Jihad as one of the branches of the holy religion of Islam is so significant that one particular chapter is devoted to this issue in jurisprudential sources. Offensive Jihad is a two-fold regulation raising questions in two ways. On the one hand، the question is whether offensive Jihad by the Islamic government at the time of occultation is permitted according to the Shiite thought. This question can be dealt with in the field of public law.
On the other hand، from the perspective of human rights، the object of offensive Jihad –calling non Muslims to Islam، according to a large number of jurisprudents- is controversial، since it is in conflict with freedom of thought and belief of human being and is considered an imposition according to many intellectual thinkers. The main hypothesis of the article is that offensive Jihad in contemporary times is allowed based on human rights requirements and religious proofs.
Studying the goal and wisdom behind offensive Jihad in Islam، this article discusses the legitimacy of offensive Jihad under the rule of the fully qualified jurisprudent.
ملخص الجهاز:
"4- محمد ابن ادریس حلی در کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی نظر خود مبنی بر عدم جواز جهاد ابتدایی در عصر غیبت اعلام میدارد و میفرماید: «و من یجب علیه الجهاد انما یجب علیه عند شروط، و هی أن یکون الإمام العادل الذی لا یجوز لهم القتال إلا بأمره، و لا یسوغ لهم الجهاد من دونه، ظاهرا، أو یکون من نصبه الإمام للقیام بأمر المسلمین فی الجهاد حاضرا، ثمیدعوهم إلی الجهاد فیجب علیهم حینئذ القیام به، و متی لم یکن الإمام ظاهرا، و لا من نصبه حاضرا، لم تجز مجاهدة العدو»(حلی، 1410، ج2، ص3) همانطور که میبینیم ایشان بعد از بیان امام عادل به قید ظاهر اشاره دارندو در فقه شیعه قید ظهور در مقابل غیبت بکار رفته و این قیود مختص امام معصوم میباشد.
آیات جهاد 1- سوره بقره : آیات 190-191 «وقاتلوا فی سبیل الله الذین یقاتلونکم ولا تعتدوا إن الله لا یحب المعتدین ﴿190﴾ واقتلوهم حیث ثقفتموهم وأخرجوهم من حیث أخرجوکم والفتنة أشد من القتل ولا تقاتلوهم عند المسجد الحرام حتی یقاتلوکم فیه فإن قاتلوکم فاقتلوهم کذلک جزاء الکافرین» نکات قابل ذکر در این آیات عبارتاند از اینکه اولا این آیات هم دلالت بر جهاد ابتدایی دارند و هم جهاد دفاعی ثانیا ظاهر امر اشاره به فتنهگری کفار دارد و شأن نزول آیه نیز بر میکردد به رفتار کفار البته ممکن است فتنه را کفر آنان معنا کنیم که از معنای آن بعید است ثالثا با توضیح قسمت قبل منظور از انتهوا پایان دادن به فتنه و آزار مسلمین است و معنای اسلام آوردن با شأن نزول آن همخوانی ندارد رابعا در آیه اشارهای به امام معصوم نشده است."