ملخص الجهاز:
"از نظر اینان نیز،تمایز میان داوری ارزشیو نظریۀ علمی مسلم است،اما معتقدند کهمارکسیسم بدان سبب که فقط نظریهای علمیاست،شامل هیچ گونه اخلاق هنجاری نیست؛باوجود این برای کسی که میخواهد التزامسوسیالیستیاش را مدلل گرداند ضروری است.
از نظر اینان نیز،تمایز میان داوری ارزشیو نظریۀ علمی مسلم است،اما معتقدند کهمارکسیسم بدان سبب که فقط نظریهای علمیاست،شامل هیچ گونه اخلاق هنجاری نیست؛باوجود این برای کسی که میخواهد التزامسوسیالیستیاش را مدلل گرداند ضروری است.
از نظر مارکسی که لوکاچ توصیفمیکرد،در آگاهی پرولتاریا هیچ گونه تمایزی میاندانش«عینی»و اعمال تکنولوژیک آن،که متضمن در زمان نیکلایاول،بلینسکی کوشید بهنام عقلانی بودن واقعیت،خود را با واقعیت سیاسیاستبدادی کشورش که از آننفرت داشت وفق دهد؛میپنداشت که با پیروی ازهگل باید هر گونهاخلاق گرایی درونی خود رانفی کند.
در این باره هیچ چیز با معنیتر از نامۀمعروف مارکس در تاریخ پنجم مارس 1852نیست که در آن نوشته است او اثبات کرده است44که وجود طبقات اجتماعی وابسته به دورانهایتاریخی تولید است،و مبارزۀ طبقاتی لزوما منتهی بهدیکتاتوری پرولتاریا خواهد شد و این چیزی نیستجز گذار به سوی جامعۀ بیطبقه،ماکس تمام ایندورنمای عظیم تاریخی را نگفته45،بلکه ثابتکرده است.
در این باره هیچ چیز با معنیتر از نامۀمعروف مارکس در تاریخ پنجم مارس 1852نیست که در آن نوشته است او اثبات کرده است44که وجود طبقات اجتماعی وابسته به دورانهایتاریخی تولید است،و مبارزۀ طبقاتی لزوما منتهی بهدیکتاتوری پرولتاریا خواهد شد و این چیزی نیستجز گذار به سوی جامعۀ بیطبقه،ماکس تمام ایندورنمای عظیم تاریخی را نگفته45،بلکه ثابتکرده است."