ملخص الجهاز:
"دیگری را عقیدهبر آن است که در همه دوران حیات بیش از یک معشوق نمیتوان داشت وبیش از یک بت نمیتوان پرستید: {Sباشد آئین دو بیتی ز هوس#قبلۀ عشق،یکی باشد و بسS}و بالاخره طرفداران وحدت وجود عشق و معشوق و عاشق را وجودیواحد میدانند و میگویند: {Sاگر از دیدۀ تحقیق به عالم نگری#عشق و معشوقه و عاشق،دل و دلدار یکیستS}اینان همه از عشق سخن میگویند و شاید هریک از آنان معتقداست که عشق را بهتر از دیگران شناخته است.
اما شکوه عشق آن زمان ظاهر میشود که باوجوداین کشش دوجانبه،مانع اخلاقی بزرگی میان عاشق و معشوق حایل باشد.
هر دو غم میخورند،در آتش عشق میسوزندو لذت حیات را در این غم جانسوز و زهر شیرین میجویند: {Sناصحم گفت که جز غم چه هنر دارد عشق؟#گفتم:ای خواجۀ غافل،هنری بهتر از این؟S}اینجاست که عشق با همه شکوه و عظمت آن ظاهر میشود."