خلاصة:
بازاریابی عاملی ضروری برای حیات سازمانها و موسسههای تجاری وغیر تجاری از جمله کتابخانههاست. به نظر می رسد چارچوب مفهومی بازاریابی درکتابخانهها انسجام و روشنی کافی ندارد و کتابخانهها بویژه در ایران، از عوامل بازاریابی به شکل علمی و به میزان کافی بهره نمیبرند. در همین راستا، این مقاله به مباحث نظری پیرامون بازاریابی در کتابخانهها میپردازد و در صدد است با معرفی چهار «آمیخته بازاریابی» گامی موثر در جهت پیشرفت فعالیتهای کتابخانههای کشور بردارد.
ملخص الجهاز:
"در همین راستا، کتابخانه از طریق بخشهایی از بازاریابی که به ترفیع و تشویق مراجعان می پردازد و شامل روابط عمومی و تبلیغات و معرفی مجموعه و خدمات است، می تواند به استفاده کنندگان نشان دهد کتابخانه پدیده مطلوبی است که نمیتوانند بدون آن سرکنند .
از بعد نظری، هر عضوی از اعضای جامعه، مخاطب بالقوه خدمات کتابخانههای عمومی است، اما در واقع هیچگاه مخاطبان به طور کامل جذب کتابخانه نمی شوند و مؤسسههای انتفاعی به خوبی دریافته اند که نگرش صد درصد برای جذب مخاطبان نادرست و غیرممکن است زیرا، فراهم نمودن خدمات و محصولاتی که بتواند کل بازار را با استانداردهای لازم تحت پوشش قرار دهد، امکان پذیر نیست.
پرسش مطرح این است که آیا استفادهکنندگان، ارزش یا بهای خدمات مورد استفاده خود را درمییابند؟ بها و هزینههای غیرمستقیم کتابخانهها، ممکن است باعث شود توجه به چگونگی آن کمرنگ و فاقد اهمیت به نظر برسد, در حالی که عکس این امر صادق است؛ یعنی کتابخانهها باید به شکل مستمر به ارزیابی هزینه ـ سودمندی خدمات ارائه شده بپردازند.
در این مدل، زمان مورد نیاز برای بازگشت سرمایه تخمین زده و ارزیابی می شود که آیا قبل از طی شدن چرخه حیات محصول یا میزان مفید بودن محصول، هزینههای صرف شده برای آن جبران شده است یا خیر؟ در استفاده از هر یک از سه مدل فوق، دو نکته باید مورد توجه قرار گیرد.
«سایس» نیز به ذکر این نکته می پردازد که ترفیع یا تشویق عبارت از کلیه فعالیتهایی است که جامعه را از مجموعهها یا خدمات جدید آگاه می سازد و نشان میدهد که چگونه استفاده از این منابع و خدمات میتواند برای آنها مفید باشد (Siess,2003,P."