خلاصة:
هدف از مطالعة حاضر، بررسی مشکلات آموزش و یادگیری پدیده های نجومی مربوط به علوم تجربی پایة چهارم دبستان از دیدگاه آموزگاران این پایه است . تعداد ٤١ نفر از آموزگاران با سابقة پایة چهارم دبستان شهر تهران و شهرستان های استان تهران در این مطالعة کیفی شرکت کردند. برای گردآوری اطلاعات ، از یک آزمون تشخیصی انشایی و انجام مصاحبة نیمه ساختار یافته استفاده شد. این آزمون دارای دو بخش چندگزینه ای و پاسخ های تشریحی آموزگاران بود. در بخش اول آزمون که در مقیاس لیکرت بود، آموزگاران مفاهیم چالش برانگیز نجوم را مشخص کردند و سپس در بخش دوم آزمون ، تصورات و کج اندیشی های احتمالی دانش آموزان را توضیح دادند. یافته های پژوهش نشان می دهد که آموزش برخی مفاهیم مربوط به پدیده های نجومی مشکلاتی را برای آموزگاران ایجاد کرده است . همچنین دانش آموزان تصورات و کج اندیشی های گوناگونی از پدیده های نجومی داشته و علاوه بر کاربست ضعیف آموخته ها در موقعیت های مشابه ، درک کاملی از مفاهیم نجومی ندارند. این یافته ها بر ضرورت بازاندیشی در شیوه سازماندهی مفاهیم مرتبط با پدیده های نجومی در محتوای آموزشی علوم تجربی پایة چهارم دبستان تاکید می کنند.
ملخص الجهاز:
"لذا با توجه به اهمیت موضوع ، پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به پرسش اساسی زیر است : • از دیدگاه آموزگاران پایۀ چهارم دبستان ، کج اندیشی های دانش آموزان این پایه در مورد پدیده های نجومی ، با توجه به محتوای کتاب درسی علوم ، کدامند؟ بیان مسئله و ضرورت انجام پژوهش در طی هزاران ســال گذشــته ، مشــاهدة پدیده های طبیعی و ارتباط نزدیک آنها با زندگی انســان ها سبب شده اســت تا در توجیه رخدادها و پدیده های طبیعی ، الگوها و تصورات ذهنی گوناگونی در ذهن بشــر شکل گیرد و رفتارها، نگرش ها و عادات آنان را تحت تاثیر قرار دهد.
هر چند دانش آموزان هنگام ورود به برنامه های رسمی آموزشی علوم در مدارس ، با برخی پدیده های نجومی آشنا هستند و با کنجکاوی و طرح سؤال های متعدد، علاقۀ وافری به یادگیری مطالب جدید نشان می دهند، اما آموزش رسمی مفاهیم علمی نجوم در علوم تجربی پایۀ چهارم دبستان و دربخشی با عنوان «زمین و همسایه های آن » صورت می گیرد.
یافته های پژوهش در پژوهش حاضر برای بررسی کج اندیشی های دانش آموزان پایه چهارم دبستان از دیدگاه آموزگاران این پایه ، پس از جمع آوری نظرات آن ها از طریق پرسش نامۀ تشخیصی در طیف پنج درجه ای لیکرت ، از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) استفاده شد که نتایج دیدگاه های آنان به ترتیب اولویت از آسان ترین مفهوم به دشوارترین مفهوم بر اساس مفاهیم مندرج در جدول ١ ، به همراه کج اندیشی های احتمالی دانش آموزان در جدول ٢ آورده شده است ."