خلاصة:
یکی از مهم ترین موضوعات اندیشه دکتر داوری غرب و غرب زدگی و شرایط مواجهه و اخذ و اقتباس از غرب است. وی در نگاه کلی گرایانه خود غرب را دارای هویت می داند.[i] به نظر ایشان در مواجهه با آن نمی توان گزینشی عمل کرد و مثلا چیزهایی را از آن اخذ کرد و چیزهای دیگری را طرد کرد.[ii] به نظر داوری غرب یا غربی شدن تقدیر جمعی ماست،[iii] اما آن چه اهمیت دارد توجه به مبانی و اصول غرب در مواجهه با آن است. در مواجهه با این امر کلی بحث در دموکراسی، آزادی، و توسعه از اهمیت محوری برخوردار است. وی دموکراسی جدید غرب را نوعی دموکراسی مجازی[iv] و البته ناگزیر می داند که مبتنی بر حق طبیعی است و اساسا داوری ما را به توجه به مبادی این دموکراسی تذکر می دهد. داوری خود را منتقد دموکراسی غربی دانسته است، اما نقد خود را نه مبتنی بر مبانی ایدئولوژیک خاص بلکه ناظر به امید و امیدواری به ظهور تفکر معنوی تلقی می کند. اما آزادی نیز به نظر وی نه بی قید و شرط، بلکه حقیقت و به تعبیری عبودیت است.[v] داوری تعبیر و قرائت فاشیستی از نظریه اش در باب آزادی را ناشی از خلط مراتب سیاست و فلسفه می داند. در باب توسعه، وی توسعه را رشد و پیشرفت علم و برقراری نظام روابط و مناسبات خاصی می داند[vi] و این نظم، نظم جهانی و واحد است و لذا همگی درنهایت به یک مقصد می رسیم که همان جهان وهمی تکنیکی است. این مقاله را داوری بررسی کرده است و نظرات ایشان عینا و به ترتیب ذکرشده توسط ایشان در پی نوشت آورده شده است، لذا همه پی نوشت ها از ایشان است.
ملخص الجهاز:
غربشناسی بنیادی، سال دوم ، شمارة دوم ، پاییز و زمستان ١٣٩٠ دکتر داوری برای غرب ماهیت قائل است اما این ماهیت را، نه جوابی که در پاسـخ بـه پرسش «ماهو» که طرحی می داند که در آن اشیا، اشخاص ، افکار، اعمال ، قصدها، معاملات ، و قوانین رنگ و وجهة خاصی به خود می گیرند.
وی معتقـد است «همه چیز در عالم غربی تابع روش است و از این حیث میان علم و سیاست و آزادی غربشناسی بنیادی، سال دوم ، شمارة دوم ، پاییز و زمستان ١٣٩٠ فرقی نیست و این نفسانیت است »١٤ (داوری ، ١٣٦٧: ٦٧).
اکنون چون امکان های پیش روی ما در آینده ، به علت قهر و تسلط تجدد و غرب در گذشـتة تاریخ غربی قرار دارد، لذا آیندة جهان ما وضع فعلی اروپاسـت و مشـکل مـا آن اسـت کـه نمی توانیم فکر کنیم و در این میانه آن چه در حال جهانی شدن اسـت تجـدد اسـت (داوری ، ١٣٨٧: ٦١-٦٦).
داوری در بیان تفاوت نظر خود با شایگان می گویـد کـه وی ایـن حالـت را طبیعـی دانسته و به آن راضی است اما داوری به این حال راضی نیست و معتقد اسـت کـه «وضـع غربشناسی بنیادی، سال دوم ، شمارة دوم ، پاییز و زمستان ١٣٩٠ موزاییکی یک وضع فترت است که باید با آن کنار آمد، ولی نمی توان به آن اعتماد کرد، زیرا این وضع نمی تواند دوام بیاورد، چراکه ابتر و عقیم است » (داوری ، ١٣٨٧: ١٩٠-١٩١).