خلاصة:
اگر جرایم و انحرافات اجتماعی را مهم ترین پدیده های قرن حاضر بنامیم، از آنجا که پدیده ها عناصری سیال، متنوع و به شدت تحت تاثیر محیط جغرافیایی، اجتماعی و انسانی هستند، جامعه لاجرم می باید برای کنترل آن رویکردهای مختلفی را مدنظر قرار دهد.
مطالعات مربوط به پیشگیری از جم که مبتنی بر کنترل جرم از طریق اتخاذ سیاست های کنیفری و غیر کیفری است نشان می دهد که نمی توان تنها یک رویکرد را در این زمینه مورد توجه قرار داد و از سایر رویکردهای روی برگرداند. یکی از رویکردهای مطرح در حوزه پیشگیری از جرم، «پیشگیری از جرم بوسیله طراحی محیطی» می باشد.
پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیطی به دنبال آن است تا از طریق کنترل برنامه هایی که به کاربری اراضی و طراحی ویژه محیط توجه دارد، میزان جرایم را کاهش داده و امنیت را در دل این برنامه ها لحاظ کند. نظریه پردازان این حوزه، توجه ویژه ای به شرایط مکانی ارتکاب جرم دارند و به برقراری رابطه بین مکان و جرم می پردازند.
در هر رویکرد پیشگیرانه می باید همزمان سه بعد مورد بررسی و عنایت قرار گیرد تا برنامه ها به هدف خود که همانا اصلاح مجرم و در نهایت، اصلاح جامعه است، نایل آیند. این سه بعد عبارتند از :«نوع جرم»، «مجرم» و «محیط فیزیکی - اجتماعی پیرامون او». تاکید بر بعد سوم، همان پیشگیری از جرم بوسیله طراحی محیطی است.
In case crimes and social deviations are considered to be the most important
phenomena of the current century; and whereas these phenomena are liquid
and diverse elements which are strongly under the impact of geographical,
social and humane environment, the society should inevitably take into consideration
various approaches to control them.
Studies associated with crime prevention based on crime control through
adopting penal and non-penal policies indicate that it is not logical to focus
on one approach and disregard the others. One of the prominent approaches
in the crime prevention arena is «preventing crimes through environmental
designing».
Preventing crimes through environmental design seeks to reduce crime
rates; and consider security within these plans through controlling programs
which pay attention to lands application and special design of the environment.
Theorists active in this field, pay special attention to the crime commission
venue conditions; and deals with establishing relationship between venue
and crime.
In every preventive approach three aspects must be simultaneously considered
in order to enable us to reach our goals through plans i.e. criminal correction
and ultimately society correction. These three aspects are «type of crime»,
«surrounding social-physical environment» and «crime prevention through
environmental design».
ملخص الجهاز:
"فرد هنزل من در کتاب خود با عنوان پیشگیری از وقوع جرم از طریق طراحی محیطی واداره امور پلیس جامعهگرا،معتقد است که ادارات پلیس،ساکنان محلات،مقامات محلی،همگی برای اجرای یک شیوه از اداره امور پلیسی جامعهگرا در جهت ارتقای سطح امنیتعمومی در محیطهای خصوصی،تجاری و اماکن عمومی نقشهایی دارند و لازم استکه برای بالا بردن امنیت عمومی،طراحی محیطی و کاربردی صحیح اراضی مورد توجه قرارگیرد.
{o(1)- gnag o} استراتژیهای پیشگیری وضعی پیشگیری وضعی جرم،اولین بار توسط کلارک به این ترتیب معرفی شد(4:1992، ekralc ):شیوههایی که هدف آنها،نوع خاصی از جرایم است و به همین دلیل متضمن مدیریت،طراحی و یا تغییر استادانه در محیط فعلی میباشد تا بتواند در راستای کاهش فرصتهایارتکاب جرم و افزودن خطرات ارتکاب آن برای مجرمین،عمل کند.
روند کار در این گونه برنامهها بدینصورت است که بعد از بررسی مناطق بحرانی در شهرها سعی میشود از اراضی به گونهایاستفاده شود که میزان نظارت و کنترل اجتماعی بالا برود تا زمینه ارتکاب جرم و فرصت ارتکاب کاهش پیدا کند.
پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیطی در این اواخر تحت تأثیر کار جفری و نیومنقرار داشت که مطالعات اولیهشان را بر روی مناطقی انجام دادند که میزان بالای جرایم درآنها گزارش شده بود(97:2004، seliw &smotoob ).
*محیط فیزیکی میتواند برای استفاده شهروندان و کاهش جرم از طریق چندینمکانیسم(از جمله افزایش مراقبت،کنترل خیابانها و مداخلات اجتماعی و پیوستگی درمیان شهروندان)ساخته شده و یا مورد استفاده شهروندان قرار گیرد و براساس چهار اصلاساسی پیشگیری محیطی یعنی:کنترل دستیابی،مراقبت،فعالیتهای حمایتی و پیشگیریاز محرکها،استراتژیهایی طراحی و مورد استفاده واقع شد."