خلاصة:
جرم شناسی بعد از آغازی ظفرمند در سایه سار جنبش روشنگری در قرن هجدهم، به عنوان یکی از علوم تجربی و اجتماعی- تحلیلی، به درازای دو قرن به خواب زمستانی فرو رفت. رستاخیز مجدد آن در اواخر قرن بیستم و راه افتادن موج جدیدی از جنایات در آن دوران، موجب شد تا جرم شناسی به ابزاری درخور توجه برای کشف حقایق سودمند و گاه کاربردی، در زمینهی الگوهای جرایم موجود و واکنش به این نوع جرایم تبدیل شود. شاید دلیل کاستی های جرم شناسی در حیطه ی کاربرد و قوام بخشی عدالت روشنگرانه در سایه ی دانش موجود، ناشی از محدودیت در سودمندی جرم شناسی و نبود شواهد جامع برای جهت دهی صحیح به تصمیمات باشد. با این حال دانش مذکور هم چنان به سرعت درحال بالندگی است و جرم شناسی تجربی (به عنوان شاخه ای مجزا از شکل تحلیلی آن) به جایگاهی بسیار مهم بعد از پایه گذاری آن توسط هنری فیلدینگ و روی کارآمدن پلیس دست یافته است. بنابراین، می توان گفت آیندهی جرم شناسی بیش از آن که مشابه اقتصاد باشد به پزشکی شباهت خواهد داشت.