ملخص الجهاز:
"او به این مثال اشاره میکند که در صحرایی سرابی از یک کوه را بهعنوان امر والا تجربه میکنیم و بعد پی میبریم که آنچه دیدهایم سراب بوده است حال پرسش این است که آیا این کشف تأثیری در لذت ما خواهد گذاشت؟پاسخ از منظری کانتی منفی است زیرا همانند تجربهای از سنخ والایی موجود در یک اثر هنری،تجربه احساس امر والا به واقعی بودن یا نبودن (وهمی بودن)ابژه وابسته نیست و همین واقعیت که که لذت ما در این مورد هیچ وابستگی به بستر و پسزمینه علایق عملی و یا نظری ما ندارد والایی را منطقا در نسبتی نزدیک با حکم ذوقی قرار میدهد هر چند این نزدیکی به اعتقاد کراودر دلیلی برای انطباق کامل آنها بر یکدیگر نیست زیرا بهعنوان مثال،برای ادراک کیفیات ظاهری یک ابژه،لازم است که تمایزی میان دادههای حسی قائل شویم، اما لازم نیست که به چیستی آنها وقوف پیدا کنیم.
به هر روی نتیجه مهمی که از شرح کراودر بر نظریه امر والای کانت حاصل میشود این است که لذت بردن از امر والا به معنی لزوم ارتباط مستقیم آن با شبکه نیازهای عملی و نظری اهداف و علائق و زندگی روزمره ما نیست؛ لذت ما از والایی هنری تنها بهخاطر خود آن است،گونهای حظ بدون انتفاع مشخص،و به انطباق مشخصی از جهان محسوسات و خلاقیت انسانی بستگی دارد و بدین وسیله ما بهعنوان موجودات دارای حس و عقل در دنیا احساس در خانه بودن و آسایش میکنیم."