Abstract:
در طول دو دهه گذشته، سبک پلیسی رونق بی سابقه ای در آمریکای لاتین تجربه کرده است، سبکی که در آن نویسندگان زن و مرد بسیاری دخالت داشتند، نویسندگانی که در داستان های پلیسی شان، به ویژه داستان های کارآگاهی، به نقش آفرینی زنان اهمیت چشمگیری دادند. این مقاله به بررسی یک رشته رمان های پلیسی با هدف بررسی جامع تری از تکامل شخصیت زن در رمان های پلیسی معاصر در آرژانتین، شیلی و مکزیک می پردازد. به همین منظور نشان می دهد چگونه کارآگاه زن شروع به تقلید و به طنز کشیدن شخصیت کارآگاه مرد می کند و چگونه با گذشت زمان به توسعه سبک خاص وجودی و احساسی خود و کسب یک شخصیت تعریف شده دست می یابد، شخصیتی که به او اجازه می دهد در بعضی موارد، واقعیات اجتماعی سختی را که احاطه اش کرده اند، گزارش دهد.
During the past two decades، the detective genre has experienced an unprecedented boom in Latin America. Many of the writers writing in this regard have highlighted the role of women in detective frames.This paper examines a series of detective novels to examine broadly the evolution of the female figure in contemporary detective novels of Argentina، Chile and Mexico. Here، we show how the woman detective starts imitating and parodying the figure of male detective، but، over time، come to develop her own style of being and feeling، reaching a defined personality that allows us to report، in some cases، the difficult social reality that surrounds her.
Machine summary:
"این افراد خالق داستانهای کارآگاهی جنایی، طنزگونه و همراه با نقد اجتماعی مطابق با وضعیت اجتماعی،اقتصادی و سیاسی موجود آن دوره بودند اما همیشه مردان نقش اصلی داستان بودند،آنچه دقیقا از ایفای نقش کارآگاهان رمانهای پلیسی غربی پیروی میکند.
در این زمینه،در سال 1948،ارنستو ساباتو رمان خود را با نام تونل منتشر کرد،اثری متفاوت با دیگر آثار که از الگوی معمولی داستانهای جنایی پیروی نمیکند و نکتۀ جالب دربارۀ این رمان،این است که از همان در آغاز داستان نشان داده میشود که پابل کاستل خود قاتل است و به همین دلیل خواننده نباید به دنبال کشف قاتل باشد،بلکه به دنبال چگونگی انجام جرم و کشف دلایلی است که کاستل را به سمت ارتکاب جرم میبرد.
به نظر میرسد که این راه مناسبی برای بیان عشقی است که از محدودههای طبیعی خود فراتر میرود،به همین دلیل در آثار پوله تی نمیتوان از شخصیت زن در نقش مثبت و مستقل صحبت کرد،چرا که درگیریهای پرشور و عاشقانه بین زن و مرد و مشکلات اجتماعی،اقتصادی،ساختار عمومی داستان را تشکیل میدهند که به یک درام به سبک داستان سریالهایی با موضوع عشق سوزان نزدیک میشود.
همانطور که شروع این مطالعه نشان میدهد در آمریکای لاتین سبک جنایی ابتکار عمل خود را با تقلید از آثار خارجی شروع کرده و در نهایت آن را بنابر ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی جامعه هر کشور اتخاذ میکند."