Abstract:
قاره اروپا همواره مهد ظهور ترتیبات امنیتی بوده است که خود را متعهد به امنیت اروپا می دانستند. برای مثال، نظام توازن قوا و کنسرت اروپا از معروف ترین نظام های امنیتی اروپا بودند. پس از جنگ جهانی دوم، اروپا به علت فقدان نظام امنیتی مستقل و مختص خود برای تامین امنیت به ناتو متکی شد که در آن ایالات متحده آمریکا نقشی اصلی داشت. از این رو برای اولین بار اروپا به نظامی امنیتی تکیه کرد که بومی نبود. پس از فروپاشی شوروی و رفع تهدید آن، کشورهای عضو اتحادیه اروپا برای داشتن نظام امنیتی مستقل تلاش کردند که به ایجاد سیاست دفاعی و امنیت اروپایی (ESDP) انجامید. بررسی رابطه میان ناتو و سیاست دفاعی و امنیت اروپایی و تاثیر آن بر امنیت اروپا هدف اصلی این نوشتار است.
Machine summary:
کارشناس ارشد رشته مطالعات منطقه ای ، گرایش اروپا مقدمه با فروپاشی شوروی ناتو از بین نرفت ، بلکه با حفظ نقش سنتی و تعریف اهدافی جدید هم چنان به حیاتش ادامه داد و کارویژه اصلی خود را تأمین امنیت اعضا، از جمله امنیت اروپا دانست و در این راستا در بحران های بالکان به مداخله پرداخت تا با تقویت ثبات در مناطق پیرامونی ، امنیت را برای اتحادیه اروپا که اکثریت دولت های عضو آن عضویت ناتو را هم داشتند به ارمغان بیاورد.
طبق این عملیات ، اتحادیه اروپا از طریق سیاست دفاعیـ امنیتی اروپایی باید مأموریت های زیر را انجام می داد: ـ برقراری نیروهای پلیسی چندقومی ، حرفه ای و پایدار در بوسنی و هرزگوین که باید مطابق استانداردهای اروپایی و بین المللی عمل می کردند.
اقدام دیگری که «مأموریت اتحادیه اروپا برای حاکمیت قانون در کوزوو» از ٢١ ژانویه ٢٠٠٩ در فهرست برنامه های خود در کوزوو قرار داد، تقویت نیروی امنیتی کوزوو به عنوان گامی به سوی دولت شدن عملی و حقیقی این کشور است .
نقش اتحادیه اروپا چه در حمله به افغانستان از طریق همراهی با ناتو چه در مرحله بازسازی این کشور در راستای اهدافی قابل توجیه است که سیاست دفاعیـ امنیتی اروپایی برای خود تعریف کرده است ، از جمله مقابله با تروریسم به عنوان تهدید جدی خارجی علیه امنیت اتحادیه اروپا، ضرورت ایفای نقش در امور جهانی مانند ارتقای صلح و ثبات ، و گسترش دموکراسی و حقوق بشر.