Abstract:
هدف این مقاله نشان دادن تاثیر حکمت های خسروانی و اندیشه های ایرانشهری در ادب عربی است. با آنکه این سخن جدید نمی نماید، موضوع از زاویه جدیدی مطالعه شده که تا به حال به آن پرداخته نشده است. این مقاله مدعی است علاوه بر حضور گسترده حکمت های ایرانی در ادب عربی، بخش اعظم بیش از هزار مثل مولدی (غیر عربی) که در منابع عربی وجود دارد، ایرانی است. لذا پس از ترسیم زمینه های تاریخی برای انتقال این اندرزها به ادب عربی، با معرفی ده¬ها نمونه از این امثال که در ایرانی بودن آنها تردیدی وجود ندارد، راه را برای پژوهش های بعدی هموار کرده ایم. به علاوه، برای آنکه تاثیر ادب و فرهنگ ایرانی را در ادب عربی نشان داده باشیم، مضامین مشابه آنها را در ادب فارسی و عربی نقل کرده¬، به امثال و حکم دهخدا ارجاع داده¬ایم. در مواردی نیز به نقد شرح و تحلیل برخی متون ادب فارسی پرداخته¬ایم تا نشان دهیم تاثیر اندیشه¬های ایرانی در ادب عربی بیش از آن است که امروز بر اذهان محققان حاکم است و حق فرهنگ و ادب ایران نه تنها از سوی محققان عرب که از سوی اندیشمندان ایرانی هم، چنانکه باید شناخته نشده است.
The objective of the present article is to show the influence of Khosravani Wisdom and Iranshahri’s thoughts on Arabic Literature. The subject does not seem new. What is new is our approach to it. The article claims that in addition to bold traces of Persian wisdoms in Arabic Literature، most part of more than a thousand proverbs available in Arabic literature are of Persian origin. We have first introduced historical background facilitating the way to transfer of the proverbs into Arabic literature، and then we have traced back lots of Arabic proverbs to their roots to make sure of their origins. In addition، we have also referred to Dehkhoda’s Amthal-o-Hekam for common contents of Persian and Arabic proverbs. In some cases we have carried out critical study and analysis of some Persian literary texts، resulting to the fact that the influence of Persian wisdoms and thoughts on Arabic literature goes beyond the imaginations of not only the contemporary Arab scholars but also the Persian scholars.
Machine summary:
پند و اندرز از ارکان زندگی ایرانیان محسوب می شده؛ زیرا هم جنبه دینی داشته و هم عـاملی قوی برای حفظ نظام اجتماعی بوده است ، تا آنجا که آنهـا را بـا آب طـلا مـی نوشـتند (مسـعودی، ١٤٠٤، ج ١: ٢٩٥)، در مراکز شهرها به گوش مردم می رساندند (مستوفی ، ١٣٣٩: ١١٨)، به گوینـدگان آنها جایزه می دادند (عوفی ، ١٣٨٤: ١٣٩) و بر بسیاری از لوازم زندگی خود آنها را می نوشـتند تـا در مقابل دیدگانشان باشد (سبزیانپور، ١٣٩٠: ١٧٨-١٤٧) در منابع مختلف از جمله شاهنامه ، بهارسـتان جامی (١٣٨٧: ٤١)، خردنامه (١٣٧٨: ٥٩-٥١)، دیوان ابن یمین (بی تـا: ٥٩٥-٥٩٤) بـه مجالسـی اشـاره شده که انوشروان و بزرگمهر برای شنیدن پند و اندرز تشکیل می دادهاند.
برای شناخت عمق و گستره نفـوذ اندیشـه و فرهنـگ ایرانـی در ادب عربی کافی است بدانیم بنا به گفته عسکری (١٣٠٢: ٢١٨) صالح بـن عبدالقـدوس بـیش از ١٠٠٠ حکمت ایرانی را در اشعار خود جا داده است (سبزیانپور، ١٣٨٤ ب: ٨٧-٨٤)؛ همان، ١٣٨٩ ب: ٢٤).
امثال مولدی که به تصریح صاحب نظران عرب، ایرانی هستند در این مقاله بیش از ٢٠ نمونه ضربالمثل نقل کردهایم که از یکسو مولـد هسـتند و از دیگـر سو عین همـان سـخن و یـا مضـمون آن، در منـابع عربـی بـه تصـریح صـاحب نظـران عـرب، از حکمت های ایرانیان دانسته شده است ، این نمونه ها از بـاب مشـت نمونـه خـروار نشـان از تـأثیر گسترده پندهای ایرانیان در ادب عربی دارد.