Abstract:
توجه به چگونگی تحقق امنیت اجتماعی در یک کشور و تحول در حوزه مفاهیم امنیتی مرتبط با آن، مفهوم امنیت را نیازمند بازتعریف دقیق تری می سازد. با گسترش مطالعات جدید در حوزه امنیت اجتماعی، این مقاله نیز درصدد پاسخگویی به این سوال هاست که راهکارهای تحقق امنیت اجتماعی چیست؟ مکانیسم های سخت افزاری و نرم افزاری چه نقشی در تحقق امنیت اجتماعی دارند؟ فرضیه مقاله، تحقق امنیت اجتماعی را در بهینه شدن دو مکانیسم کنترل بیرونی و کنترل درونی می داند. در این مقاله پس از کالبدشکافی مفاهیم مرتبط با امنیت اجتماعی، شاخص های آن در چارچوب نظری بررسی می شود. تقسیم بندی شاخص ها به کلان و خرد در دو رو یکرد فرصت سازی و تهدیدسازی نیز مورد نظر قرار می گیرد. در نهایت، راهکارهای تحقق امنیت اجتماعی پس از بررسی مکانیسم های کنترل بیرونی (به صورت سخت افزاری و نرم افزاری) و مکانیسم های کنترل درونی (به صورت نرم افزاری) ارائه می شود.
A consideration to how social security is achieved in a country، and subsequently the way transformation is conceived in the area of security concepts related to social security makes it necessary to redefine the concept of security in a more precise manner. With new studies having been developed in the area of social security، this article tries to answer this question of what the ways are for realizing social security، and of what role the hardware and software mechanisms will play in realizing the above objective. To answer these two questions، the research hypothesis considers the
realization of social security as subject to optimization of both internal and external control mechanisms. The present article addresses this issue by beginning with the autopsy of concepts related to social security، continuing it by explaining its factors in theoretical framework. It categorizes
the factors into macro and micro factors within two approaches، namely opportunity building and threat building. Finally، it addresses the ways of providing social security by studying the internal control mechanisms (in both hardware and software form)، and external control mechanisms (in software form).
Machine summary:
"بدین علت،سؤالهایی مانند موارد زیر مطرح میشود:ارزشهای کسب شده کداماند؟آیا ذهنی هستند یا عینی؟ثابتاند یا متحول؟آیا ماهیتی دوگانه و متناقض از هم دارند؟چه تفاوت یا ارتباطی با مفاهیم دیگر مانند باورها،هنجارها،نمادها و ایدئولوژی دارند؟(رک: محبوبیمنش،1380) در ادامه سؤالهای اساسی زیر نیز قابلیت طرح مییابند:امنیت را چه کسی تأمین میکند؟برای چه کسی است؟به چه منظوری است؟امنیت برای دولت است یا مردم؟امنیت برای نیل به عدالت است یا آزادی یا هر دو؟آیا امنیت قابل حصول کامل است؟چه کسی یا کسانی مسئولیت اصلی برقراری امنیت را به عهده دارند یا باید داشته باشند؟بالاخره اینکه کدام تهدیدها امنیت را به چالش میکشند؟ پاسخ به این سؤالها مستلزم طرح مباحثات و مطالعات پردامنهای است که از حوصله این مقاله خارج است.
اگر امنیت اجتماعی را شامل تمهیداتی برای حفظ زندگی اعضای یک جامعه (شانس زندگی)(گیدنز،1374:627)و سپس حفظ راه و روش زندگی آنها(شیوه زندگی) بدانیم،(گیدنز،1371:91)در این صورت،امنیت اجتماعی ناظر بر توانایی پاسداشت یا دفع تهدید از عنصری است که افراد یک جامعه یا گروه خاص را به یکدیگر مرتبط میسازد.
تهدیدهای کلان به صورت مستقیم در کاهش هویت و ایجاد خرده فرهنگها و به عبارتی،استحاله فرهنگی تأثیر دارند،اما تهدیدهای خرد را به واسطه عوامل دیگری با عنوان«شاخصهای تهدیدهای خرد امنیت اجتماعی»،در محورهای ذیل مورد اشاره قرار میدهیم: الف)افزایش جمعیت و رشد جامعه شهری پدیدار شدن کلان شهرهایی که تمام امکانات و وسایل رفاهی را در خود جای دادهاند و مرکز نظام سیاسی،اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی کشور محسوب میشوند،سبب سکنی گزینی غیرمتعارف شده است که پیامد آن ورود سیل آسای افراد جویای شغل،(نجاتیان،1374:22-20؛نورالهی،78:8)نقش اجتماعی،جایگاه اجتماعی و..."