Abstract:
این مقاله رابطه بین سلامت با بروز خشونت و آسیب در عرصه سیاست بین الملل را مورد بررسی قرار می دهد. دانش روانشناسی سیاسی و زیست سیاست رابطه بین سلامت و رفتار سیاسی را مورد توجه قرار می دهند. فروید ریشه های روانشناختی رفتار را مورد توجه قرار می دهد و ریشه های مرضی برای رفتار قایل می شود. یونگ ذهن مشترک و ناخودآگاه جمعی را به نظریه فروید اضافه می کند به این معنا که فقدان سلامت جمعی می تواند در بروز رفتار اجتماعی نقش داشته باشد. در میان روایت های نظری رشته روابط بین الملل، نظریه های انتقادی و به ویژه سازه انگاری فرایند شناخت و نقش آن در رفتار را مورد توجه قرار می دهند. اما تاکید بر کلان نگری و تمایل به یکسان انگاری افراد و جوامع در مطالعات این رشته، مانع از توجه به نقش سلامت ذهن در شناخت و رفتار در عرصه بین المللی شده است. نگارندگان مقاله مدعی اند که وضع سلامت رهبران و جوامع نقش تعیین کننده در شناخت و رفتار در عرصه بین المللی دارد و خشونت و آسیب در سیاست بین الملل متاثر از وضع سلامت کنشگران است. از آنجا که هیچ یک از روایت های نظری رشته روابط بین الملل به تنهایی چارچوب نظری مناسب برای طرح موضوع سلامت را فراهم نمی آورند این مقاله با استفاده از یافته های روانشناختی، زیست سیاست، پزشکی، نظریه انتقادی، سازه انگاری و همچنین استناد به شواهد عینی فرضیه رابطه سلامت با خشونت و آسیب در سیاست بین الملل را مورد بررسی قرار می دهد. نتیجه موید این رابطه می باشد و علاوه بر تاکید بر توجه به وضع سلامت افراد و جوامع، لزوم نظریه پردازی و شکل دادن به چارچوب نظری جدید برای فراهم کردن نقش سلامت در مطالعه روابط بین الملل را تاکید می نماید
Machine summary:
رابطه سلامت با خشونت و آسيب در سياست بين الملل 2 مجيد توسلي ١- مجتبي ابويي مهريزي تاريخ دريافت : =/٥/٥٧= تاريخ تصويب : ٥/٥٦/٥٧= چکيده ايـن مقالــه رابطـه بــين سـلامت بــا بــروز خشـونت و آســيب در عرصـه سياســت بــين الملـل را مـورد بررسـي قـرار مـي دهـد.
از آنجا کـه هـيچ يـک از روايتهـاي نظـري رشـته روابـط بـين الملـل بـه تنهـايي چـارچوب نظري مناسب براي طرح موضـوع سـلامت را فـراهم نمـي آورنـد ايـن مقالـه بـا اسـتفاده از يافته هـاي روانشـناختي، زيسـت سياسـت ، پزشـکي، نظريـه انتقـادي، سـازه انگـاري و همچنــين اســتناد بــه شــواهد عينــي فرضــيه رابطــه ســلامت بــا خشــونت و آســيب در سياست بين الملل را مورد بررسي قـرار مـي دهـد.
مــوارد فــوق ايــن ســوال را مطــرح مــي نمايــد کــه چــه ارتبــاطي بــين نقــص سلامت و رفتـار خشـونت بـار در سياسـت بـين الملـل وجـود دارد؟ بررسـي ايـن رابطـه نيـاز بـه چـارچوب نظـري دارد کـه نقـش ذهـن و فراينـد شـناخت را مـورد توجـه قـرار دهد و در عين حال قادر بـه تمـايز ذهـن سـالم و ذهـن فاقـد سـلامت باشـد.
با توجه به نقـش شـناخت در رفتـار کـه مـورد تاکيـد نظريـه هـاي انتقـادي اسـت و آثــار نقــص ســلامت در نــوع شــناخت ، ايــن فرضــيه مطــرح مــي شــود کــه « وضــع سلامت فردي و اجتمـاعي نقـش تعيـين کننـده در بـروز خشـونت و آسـيب در سياسـت بــين الملــل دارد ».
بـراي مثـال نظريـه آدلـر، عقـده حقـارت را انگيـزه سلطه جويي و برتـري جـويي افـراد و جوامـع مـي دانـد و ايـن امـر مـي توانـد بـا قـرار گــرفتن فــرد بيمــار در راس نظــام سياســي و يــا حرکــت دادن جامعــه بــه ســوي ســلطه گري، در بـروز خشـونت و جنـگ مـوثر باشـد( برزگـر ، >>٥٧ : ٨٩ ).